دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گنجینۀ اسرار

زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد

شور و حالم قیل و قال کوچه و بازار شد

 

هرکسی عمّان نخواهد شد مگر در خانه‌ات

در حرم بودم، دلم گنجینۀ اسرار شد

 

دیر شد آقا، چه شد پس کربلایم یا رضا؟

تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما

در مسیر طوس، آهوی بیابانیم ما

پشت سقاخانه‌ات دنبال درمانیم ما

سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما

زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما

 

پادشاه سخا

 پادشاه سخا، امام رضا

اول و انتها، امام رضا

 

دوره گردم که ذکر روز و شبم

یاحسن بوده، یا امام رضا

 

اصلاًً بهشت یعنی در این حرم نشستن

در این حریم ذکرم، یارب و یا کریم است

 دستم اگرچه خالیست، خرجیم با کریم است

 

کم می‌شود مگر از این سفره هر چه بردند؟

 وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است

 

قطره و دریا

کار‌ من و ضریح تو بالا گرفته است

قلبم میان پنجره‌اش جا گرفته است

 

اذعان کنند در حرمت کل زائران

هرکس که قطره خواسته، دریا گرفته است

 

آقا شجاعتت به علمدار رفته است

بالای شعر خویش نوشتم هوالطیف

تا که کنم ثنای تو، ‌ای حضرت شریف

 

هم پیرو تو تاج سر اهل عالم است

هم منکر تو خوار و سرافکنده و خفیف

 

خیر علی الدوام

به نام قبلۀ ایرانیان، به نام حرم

به نام خادم و جاروکش و غلام حرم

 

به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش

به نام این همه خیر علی الدوام حرم

 

سفر تا کربلا

گاه هرجا می‌گذاری پای، درها بسته است

پافشاری می‌کنی پشت در، اما بسته است

 

خانه‌ای را می‌شناسم من که خیلی حرف‌ها

دیگران درباره‌اش گفتند، الا بسته است

 

 

سورۀ انسان

دل را مقیم درگه جانان نوشته‌اند

ما را غلام حضرت سلطان نوشته‌اند

 

آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد

چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته‌اند

 

مشهد و کربلا دل از ما برد

برده بالا مرا امام رضا

از کجا تا کجا امام رضا

 

باز نام شما وسط آمد

باز آمد گدا، امام رضا

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×