دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
صبح صادق

چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت

مدینه‌ای که شب پیش صبح صادق داشت

 

میان حوزۀ علمیه اختلاف نبود

که بهر رحلتش استاد، میل سابق داشت

 

ابراهیم دیگر

جمعیت بیشتر از قبل شتاب آوردند

هیزم آورده و با قصد ثواب آوردند

 

روضه‌خوان گفت که یکبار دگر ابراهیم

رفت در آتش و این قوم عذاب آوردند

 

بقیع گشت سرانجام کربلای شما

نسیم سمت دمشق و عراق افتاده

به دست او خبری داغِ داغ افتاده

 

که جعفر بن محمد به فکر ترویجِ

اصول شیعه برای وفاق افتاده

 

چنان به بحث نشسته که بین مکتب‌ها

به غیر شیعه تماماً فراق افتاده

 

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
در غَمَش باز کربلا می‌سوخت

باز هم نوبتِ مدینه شد و

درغَمَش باز کربلا می‌سوخت

باز در کوچۀ بنی‌هاشم

خانه‌ای بین شعله‌ها می‌سوخت

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
افتاده بود یاد خیام؛ آه عمّه جان

دارد میان هیأت خود گریه می‌کند

با اهل بیت عصمت خود گریه می‌کند

با داغ هتک حرمت خود گریه می‌کند

دارد برای غربت خود گریه می‌کند

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
در حسینیۀ چشمت حرمی بر پا شد

پیرمردی و بزرگ همۀ اعصاری

روی جانت اثر کینۀ دشمن داری

 

بارها خلوت سجاده‌تان پر پر شد

فرش زیر قدمت سوخت و خاکستر شد

شرح این روضه، روضه‌ها دارد

شب جمعه به لب نوا دارد

نفسش بوی کربلا دارد

 

به روی سر در حسینیه‌اش

پرچم صاحب اللوا دارد

 

بارها گفته کربلا رفتن

پا برهنه عجب صفا دارد

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
وقت روضه دل تو زائر بود

کوچه کوچه مدینه لبریز از

عطر و بوی محمّدی شده است

به تن شهر بازگشته حیات

غرق در رفت وآمدی شده است

 

سبد سبد داغ

پر از شمیم بهشت است منبرت آقا

به برکت نفحات معطرت آقا

 

هنوز عطر و شمیم محمدی دارد

گلِ دمیده ز لب‌های أطهرت آقا

 

شبیه حضرت خاتم، مدینه العلمی

علوم می‌چکد از خاک معبرت آقا

به مناسبت شهادت امام صادق (ع)
اشکش برای عمّه‌های مضطرش بود

مردی که جبریل امین در محضرش بود

دریای علمش هدیۀ پیغمبرش بود

 

نام شریفش اسم نهری در بهشت است

خلد برین هم جلوه‌ای از مظهرش بود

 

فقه و کلام و منطق و عرفان و حکمت

این چشمه‌ها جاری ز چشم کوثرش بود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×