دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دومین مرتضی

 

ظرف خالی، دوباره پر شده است

آسمان از ستاره پر شده است

 

هر دو چشم ستاره بارانم

از شعف، از نظاره پر شده است

 

سیب نوبر

 

از ملائک پر شده دور و بر ام البنین

بهر دیدار تو‌ای تاج سر ام البنین

 

آمدی از آسمان و عطر خوشبوی تنت

شهر را پر کرده سیب نوبر ام البنین

 

حیف عباس، که توصیف به ظاهر بشود

 

محضر آب، دم از پاکی دریا نزنید

محضر خاک، دم از وسعت صحرا نزنید

 

تا زمانی که ندادید ضرر پای نگار

لاف بیهودۀ عاشق شدن اینجا نزنید

 

برای قمر عشیره

چون پیش زهرا محترم شد، محتشم شد

آن وقت عمری محتشم شد، محترم شد

 

بالا نشین شد از تواضع، چوب گردو

شد منبر علامه‌ها، وقتی که خم شد

 

داغ بلند بالا

تو بی بدیل و بزرگ و بلند والایی

که داده است خدا بر تو شأن سقایی

 

اگر چه مادرت ‌ام البنین بود آقا

ولی به حضرت زهرا، عزیز زهرایی

 

قمر بنی هاشم

‌ای گل زیبای علی السّلام 

سرو دل‌آرای علی السّلام

 

اسوۀ تسلیم و رضا السّلام 

معنی ایثار و وفا السّلام

شفاخانه

 

عبّاس که روح عقل، دیوانه‌ی اوست

عشق، آیتی از غیرت مردانه‌ی اوست

 

آماده‌ی مهمانی بیمارانش

در عید ولادتش شفاخانه‌ی اوست

شرف قرآن

 

نامت شرف ملّت قرآن گردد

نامت نمک خوان سلیمان گردد

 

عبّاس تویی آن که علی فرموده است:

بر هر که کنی نگاه، سلمان گردد

خشم اباالفضل (ع)

 

یارب! نظری که دشمنان خوار شوند

اغیار برون از حرم یار شوند

 

گر صبر علی نمی‌گذارد، بگذار

بر خشم اباالفضل گرفتار شوند

سرمست

چون امّ بنین به دست مولایش داد

 با گریه، على بوسه بر اعضایش داد

 

عبّاس بُد آن طفل که از عشق حسین

 سرمست شد و دو دست در پایش داد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×