دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
من که باشم که بگویم سخن از حضرت عشق؟

وحی نازل شده انگار، بر این دفتر من

قلمم کاتب و گفتند که: «حا سین یا نون»

شده تفسیر تمامی لغات این عشق

«هو لیلا و تماماً همه از دم مجنون»

 

هوای زیارت

 

چه زیباست اشک سحر داشتن

خدا را فقط در نظر داشتن

به سمت حرم بال و پر داشتن

هوای زیارت به سر داشتن

 

سلوک عاشقی

 

زرق و برق سفرۀ شاهانه می‌خواهم چه کار؟

اشک چشمم هست، آب و دانه می‌خواهم چه کار؟

 

اولین شرط سلوک عاشقی، آوارگی ست

از ازل دربه درم، کاشانه می‌خواهم چه کار؟

 

نسیم عشق

 

نسیم عشق وزیدن گرفت در جان‌ها

بهار نور رسیده پس از زمستان‌ها

 

خبر دهید به فطرس، سر آمده تبعید

دوباره بال بزن بر فراز میدان‌ها

 

نهایت توحید

 

تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد

توحید در نهایت خود آشکار شد

 

با روی کار آمدن رویت، آفتاب؛

از کار سروری جهان برکنار شد

 

عشق اسطرلاب مردان خداست

 

هرچه بادا باد! اما عشق باد

عشق بادا، عشق بادا، عشق باد

جوهر این عاشقی‌‌ها عشق باد

کار دنیا کار فردا عشق باد

عقل رفت و گفت تنها عشق باد

 

سورۀ انسان

دو چشمت انگبین‌جوشان و لب‌هایت فرات‌آور

چراغت راه‌گستر، کشتی نوحت نجات‌آور

 

قلم باید شوند اشجار در ثبت دمی از تو

برای لیقۀ کتّاب، دریاها دوات‌آور

 

در ولادت پیشوای آزادگان امام حسین (ع)

آمد آن عید همایون فر فرخ دستور

که زمین غرق نشاط است و زمان موج سرور

 

همه ذرات جهان رقص کنان چرخ زنان

همه آفاق پر از ولوله و شور نشور

 

 

ضریح تو

 

ای قـد و قامت تـو چون رخ مهسای تو خوش چشم شهلای تو خوش، بوی دل آرای تو خوش زلف جان‌بخش تو خوش، ابروی زیبای تو خوش «ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش دلم از عشوۀ شیرین شکر خای تو خوش»

خورشید و ماه

چون صبح‌دم سوّم شعبان گردید

 خورشید رخ حسین، تابان گردید

 

در نیمه‌شب چهارم شعبان هم

 ماه رخ عبّاس نمایان گردید

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×