دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
به گمانم که شبی پای عَلَم می‌میرم

بنویسید شدم پیر اباعبدالله

نوکری پیر، به تعبیر اباعبدالله

 

بنویسید که از کودکی‌ام تا حالا

بوده‌ام پای به زنجیر اباعبدالله

کوتاه سروده
لا یوم کیومک

از سیلی شب سیاه شد صورت ماه

شاه دو جهان، هم نفسش شد دل چاه

 

آن طشت پر از خونِ جگر گشت ولی

لا یوم کیومک اباعبدالله

کوتاه سروده
الـقـلبُ لَدَیک

با هر نفسی کـه میکِشم در هرگاه از مولد خویش تـا دم قربانگـاه

با هـر ضربان قلب خود می‌گویم: الـقـلبُ لَدَیک یـا أبـاعَبـــدالله

شعری از کتاب رقعه، سرودۀ حمیدرضا برقعی
اتمام حجت

ننوشتید زمین ها همه حاصلخیزند؟

باغ‌هامان همه دور از نفس پاییزند

 

ننوشتید که ما در دلمان غم داریم؟

در فراوانی این فصل تو را کم داریم

 

ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه؟

نامه نامه لک لبیک ابا عبدالله

کوتاه سروده
هیات اباعبدالله

این دل شده هیأت اباعبدالله

آشفتۀ غربت اباعبدالله

 

یارب مچشان حرارت آتش را

بر زائر تربت اباعبدالله

این زمین پربلا را نام دشت کربلاست (قصیدۀ محتشم کاشانی)

این زمین پربلا را نام دشت کربلاست

ای دل بی‌درد آه آسمان سوزت کجاست

 

این بیابان قتلگاه سید لب تشنه است

ای زبان وقت فغان وی دیده هنگام بُکاست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×