دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ذبح عظیم

ای اشک معطّر شده از پلک محرّم

ای ریخته بر دامنم از چشمۀ زمزم

 

انداخته­‌ای بر جگرم سوز عطش را

جاری شده در سرخرگم خون محرّم

زبان حال امام حسین (ع)

من حسین سرجدایم

کشتۀ راه خدایم

 

شافع روز جزایم                                               

خامس آل عبایم

امتحان

یک کودک شش ماهه در آن روز، بر روی دست عرش جان می‌داد

با اهرم فوارۀ خونش، ارکان هستی را تکان می‌داد

 

خاموشی‌اش پر بود از فریاد، با یک پیام آتشین بر لب

وقتی که در گلدستۀ غیرت، خون گلوی او اذان می‌داد

پیراهن یوسف اثرش از دم مولاست

شمعی که به هر گوشه هزار انجمنش بود

افسوس که عالم همه بیت‌الحزنش بود

 

با آن که علی در دل یک خلق، وطن داشت

در جامعه پیوسته غریب وطنش بود

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
شکل دگر علی و زهرا آمد

خورشید شب فاطمه بالا آمد

شکل دگر علی و زهرا آمد

 

مشتاق زیارت حسن بود، حسین

این بود که شش ماهه به دنیا آمد

سرخی کرب و بلا از لاله‌های پرپر است

کربلا قربانگه گل‌های سرخ بی سر است

تاج عشق است و حقیقت پیشگان را افسراست

واژۀ  پیروزی  و  آزادگی  را در بر است

سرخی کرب و بلا از لاله‌های پرپر است

کوتاه سروده
پیر شش ماهه

هر چند کلاس درس او یک واحه ست

راهی که به آنجا نرسد بی راهه ست

پیران همه طفل مکتب او هستند

این پیر طریقتی که خود شش ماهه ست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×