دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
رباعی ناصرالدین شاه دربارۀ امام حسین (ع)

عشق تو فزون ز ممکنات است حسین

خون از عطشت دل فرات است حسین

 

در عرصۀ کربلا به راه معشوق

کاری کرده که عقل مات است، حسین

شعر ناصرالدین شاه قاجار دربارۀ عاشورا

خنجر شمر به خون شه خوبان تشنه

حنجر شه بدم خنجر بُرّان تشنه

 

من چو خضرم و فُراتست اگر آب حیات

خضر کی مانده به سرچشمۀ حیوان تشنه؟

کوتاه سروده
روز هل من ناصر

گر دعوت دوست می‌شنودم آن روز

من گوی مراد می‌ربودم آن روز

 

آن روز که بود روز هل من ناصر

ای کاش که ناصر تو بودم آن روز

شعر ناصرالدین شاه قاجار دربارۀ حضرت قاسم (ع)

چو اَعدا دید قاسم را که در گردن کفن دارد

همه گفت از ره تحسین: عجب وجه حسن دارد!

 

رُخش چون پرتوافکن شد در آن وادی، فلک گفتا:

خوشا حال زمین را، کو مَهی در پیرهن دارد

 

لبش پژمرده، همچون گل ز سوز تشنگی، امّا:

تو گویی چشمۀ کوثر دراین شیرین دهن دارد

گوهر صدف

تو کیستی که گرفتی به هر دلی وطنی

که نه در انجمنی نه برون ز انجمنی

 

جگر خراش عقیقی خراش بر جگری

سخن گداز و سخن آفرین و خوش سخنی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×