دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
غم امّ‌البنین

بنال ای دل، دل مهدی غمین است

شب جان دادن امّ‌البنین است

 

در این ماتم اگر اشکی بریزی

جزایت با امیرالمؤمنین است

زیارت

من دوست دارم اولیای این زمین را

یک لطف دیگر داده‌اند این سرزمین را

 

صدها گره وا می‌شود از کارهایم

وقتی زیارت می‌کنم امّ‌البنین را

عروس غم

این که این جا آرمیده روح کیست

چشم گریان و دل مجروح کیست

 

از کدامین چشمه‌ای جوشیده است

وز کدامین بوستان روئیده است

پروانه‌ام

من خانه‌دار خانه‌ای افسرده هستم

آرامش یک باغ طوفان خورده هستم

 

هر چند حیدر راهی این خانه‌ام کرد

بر غنچه‌های کوچکش پروانه‌ام کرد

 

تضمین اشعار جناب امّ‌البنین علیهماالسلام (یا لیت شعری)

امّ‌البنین همسر حبل‌المتین

از بعد عاشورای سالار دین

 

از سوز دل می‌گفت با مسلمین

 

لا تَدْعُوَنّی وَیْکَ اُمّ‌الْبَنین

تُذَکّرینی بِلیُوثِ الْعرین

پروانه شد

این قصه را بشنو ز من

کز بعد زهرا بوالحسن

 

آن خسرو شیرین سخن

با قلب پر درد و محن

حسرت دیدار

مادری هستم که آزاده پسرها داشتم

همسری هستم که در عالم علم افراشتم

 

از امیرالمؤمنین الگوی دین برداشتم

پای جای پای زهرای علی بگذاشتم

 

ذخر الحسین

من که جدا گشته ز سوی کبریایم

بنت الوقارم مادر حجب و حیایم

 

من برتر از زن‌های والای بهشتم

من خانه‌دار حضرت شیر خدایم

 

شیر بانو

خوب است بانوان جهان این چنین شوند

چون خاک پای فاطمه بالانشین شوند

 

حالا که درک خلق به زهرا نمی‌رسد

خوب است بانوان همه امّ‌البنین شوند

 

حضور فاطمه

سلام از من و پروردگارِ داور من

به فاطمه به حسین و حسن به شوهر من

 

منم که همسریِ شیر حق نصیبم گشت

منم که سرور عالم علیست همسر من

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×