دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ربنا آتنا امام حسین

مروه زینب، صفا امام حسین

کعبۀ بی منا، امام حسین

 

هست ذکر قنوت هر شب من

ربنا آتنا امام حسین

راه کمال

شبیه زلف شما روز و حال ما شده است

ببین چقدر پریشان خیال ما شده است

 

خراب بی تو شدیم و نشد که برخیزیم

خراب‌تر چقدر ماه و سال ما شده است

قاسمیون

کبوتریم و پی دانۀ امام حسن

رسیده‌ایم  در خانۀ امام حسن

 

تمام مردم این شهر، شهرت ما را

شناختند به دیوانۀ امام حسن

از حسن تا کربلا

اخم شیطان باز می‌گردد، تبسم می‌شود

جعده بعد از زهر درگیر توهم می‌شود

 

آتش سَم است، اما پشت درب خانه نه

پشت درب سینه‌ات لبریز هیزم می‌شود

کسی ز عهدۀ این روضه، برنمی‌آید

تو دست شسته‌ای ای عشق، از ملال خودت

حسین، دغدغه‌ات بود و بی خیال خودت

 

حسین، حرّی اگر داشت، من تو را حرّم!

ببند زخم سرم را به دستمال خودت

دل تو رفت به گودال کشته‌ای مظلوم

تو سرو بودی و حالا خمیده‌ای تنها

به دوش، بار مصیبت کشیده‌ای تنها

 

اگر که پیر شدی، علتش ز کودکی است

چه‌ها گذشت به کوچه! چه دیده‌ای تنها؟

صدا زد خواهرم ‌این گریه را خرج حسینت کن

تصور کن که ‌این آقا برای خود حرم دارد

کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد

 

تصور کن که مثل شهر مشهد باغ رضوانی

و یا مانند شهر قم خیابان ارم دارد

 

بوی حسن وزیده ز اشعار محتشم

باید دوباره خیمۀ غم دست و پا کنیم

پرچم، کتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم

 

بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن

اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم

از کوزه به رود آمد و تا کرببلا رفت

باید بنویسیم تو را ماه تر از ماه

زیباتر و تابنده‌تر از ماه، سر از ماه

 

مهتاب دلش خواست که چون روی تو باشد

پس آمده بردارد اگر شد اثر از ماه

 

آبروی دعا

آبروی دعا، امام حسن

همۀ هست ما امام حسن

 

سر یک سفره بوده‌ای عمری

با فقیر و گدا امام حسن

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×