دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شمس و قمر

شیعه را عمری است دلخوش می‌‌کند، غم را ببین!

یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین

 

بارها شمس و قمر را دیده‌ای، اما جدا

داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین

 

بین الحرمین ایران

مشهد حرم مطهر سلطان است

قم مرقد پاک بانوی باران است

 

گویند که حد فاصل این دو حرم

بین الحرمین کشور ایران است

 

زبان حال کبوتر کربلا با کبوترهای بقیع و مشهد

کبوترهای بقیع و حرم امام رضا!

کفترم، مثل شما پر می‌کشم رو کربلا

 

درد دل‌های شما دو هم زبون رو شنیدم

من باچشمای خودم بقیع و مشهد رو دیدم

بین الحرمین

دل را به حریم یار بردن عشق است با روضۀ عشق، غصه خوردن عشق است در یک شب جمعه با شما اهل ولا بین الحرمین، جان سپردن عشق است

روضۀ بین الحرمین

باز دل سوختگان، به رو حرم آوردند  

رو به سرچشمۀ احسان و کرم آوردند

راهیان سفر روضۀ بین الحرمین  

با خود آینه برای دو حرم آوردند

بین الحرمین

دل بستنِ بر حسین دِین است مرا

پرداخت دِین، فرض عین است مرا

 

با داغ حسین و یاد غم‌های حسن

امّید دو بین الحرمین است مرا

 

روضۀ بین الحرمین

از کعبه‌ی عشق عالمین آمده‌ام

وز روضۀ بین الحرمین آمده‌ام

 

امروز دوباره کربلایی شده‌ام

دیروز گر از نزد حسین آمده‌ام

 

پیش پایت سر خوبان دو عالم به سجود

ای که از طلعت تو شمس و قمر آشفته

شب پریشان شده، دامان سحر آشفته

 

جوهر از وسعت اوصافِ تو لب خشکیده

و به توصیف تو ارکان هنر آشفته

 

رحمه الواسعه‌ای، عرش خدا مسند توست

به کران تو بلندای نظر آشفته

دستمو رها نکن تو مشکلات

اگه باغ دل پر از جوونه شد اگه حرفای من عاشقونه شد 

اگه دفتر قصیده‌های دل یه دفعه پر از غزل ترونه شد  

آمده‌ام چون‌که خودت خواستی

از نظرت کرب و بلایی شدم؟

زمزمه کردم سحری با خودم

 

«ای حرمت قبلۀ حاجات ما»

می‌شنوی ذکر مناجات ما‌؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×