دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
میراث محمّد (ص)

 

زینب که صفا به ملّت و مکتب داد

 در مکتبِ داد، جلوه بر مذهب داد

 

میراث محمّد که به زهراش رسید

 زهرا همه را به دخترش زینب داد

تهنیت به علی (ع)

داده است گلى، خداى سرمد به على

 کز هر طرفى تهنیت آمد به على

 

در عرش عظیم زینبش خوانده و گفت:

 یزدان به محمّد و محمّد به على

 

 

 

خون خدا زد از گلوی آسمان بالا

سرهای بر نی رفته! رفتید از جهان بالا

دنیا چه تاریک است! می‌بینید از آن بالا

 

ما را که در سرهایمان دف می‌زند عصیان

از دار دنیا رفته است ایمانمان بالا

به مناسبت ولادت امام زمان (ع)
آینه بر چهرۀ عباس آب آور تویی

دفترم واژه به واژه چشمه‌ای از نور شد

تا که نامت در میان قلب آن منظور شد

 

نامتان آمد دل غمدیده‌ام مسرور شد

بزم شادیمان به امید وصالت جور شد

 

مرتضی و مصطفی از روی پاکت منجلی

ذکر دل امشب به عشقت یا محمد یا علی

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
هزاران خسرو و فرهاد و یوسف، می‎شود مجنون

رُخش سبزه ‎است و مویش مشکی و لب: قرمزِ اُخرا کأنّ المصطفی قد عادَ یولَد مرّهً أخری یقین روح محمد رفته در جسم علی اکبر اگر ما می‎پذیرفتیم مفهوم تناسخ را

در خانۀ خون خدا آمد خدا را مظهری

امروز پیک خوش خبر هی حلقه بر در می‌زند بر در مکرر حلقه را از عشق دلبر می‌زند

 

از نغمه در مرغ دل در سینه‌ام پر می‌زند شادی به صد شور و شعف از هر دری سر می‌زند

 

از شوق دل روح الامین شهپر به شهپر می‌زند از عشق اکبر نعرۀ الله اکبر می‌زند

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
یک چشم زینب بر حسین، آن چشم دیگر سوی تو

می‌آیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو دستی به رویت می‌کشد، یک دست بر گیسوی تو

نه بر نمی‌دارد کسی یک لحظه چشم از روی تو یک چشم زینب بر حسین، آن چشم دیگر سوی تو

شعر عاشورایی عطار نیشابوری
نه فلک را تا ابد مخدوم بود

کیست حق را و پیمبر را ولی

آن حسن سیرت، حسین بن علی

 

آفتاب آسمان معرفت

آن محمد صورت و حیدر صفت

میراث‌خوار ترفندهای قریش

محمد

با اعجاز کلمه

برانگیخته شد

کعبه را در کربلا بنیاد کن

کار عشق از کربلا بالا گرفت

عشق آنجا دامن مولا گرفت

 

گفت ای مولا مرا بر می‌گزین

زین طریقت تیغ حیدر می‌گزین

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×