دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خطبۀ زینبیّه

اینک زمان زمانِ غزل‌خوانیِ من است

بیتی‌ست این دو خط که به پیشانیِ من است

 

هان ای یزید! بشنو و ابرو گره نزن

این میهمانیِ تو نَه ... مهمانیِ من است!

 

از ندبه تا سمات

در افق سر می‌زنی، خورشید را داری به دست

از فراسوی زمان، از آسمان دور دست

 

در افق سر می‌زنی بر هودج رنگین‌کمان

برقی از خشم خدا بر ذوالفقارت می‌نشست

بارگاه قرب

در بارگاه قرب تو جان‌ها چه کم بهاست سرهای قدسیان همه بر روی نیزه‌هاست 

هفتاد ودو مسیح ولی بر صلیب نه  هفتاد ودو مسیح که سرهایشان جداست 

پیروز

هفتاد و دو مرد ... ! کربلا پیروز است

در ظهر نبرد، کربلا پیروز است

 

 تردید مکن در آیۀ جاء الحق

ای چرخ بگرد! کربلا پیروز است

تصویر پیمبر

ای باغچه‌ها که یاس پرپر دارید

هفتاد و دو پروانۀ بی‌سر دارید

 

تصویر پیمبر به زمین افتاده ا­ست

این عکس هزار تکّه را بردارید

عرش نی

خورشید بر این تیره مغاک افتاده است؟

یا بر سر نی آن سر پاک افتاده‌ است؟

 

بر عرش نی از تلاوت او پیداست

هفتاد و دو سوره روی خاک افتاده‌ است

تفسیر خجسته

شوریده‌سری که شرح ایمان می‌کرد

هفتاد و دو فصل سرخ، عنوان می‌کرد

 

با نای بریده نیز بر منبر نی

تفسیر خجسته‌ای ز قرآن می‌کرد

 

دریادلانِ لیلی‌وش

آتش شکُفته است ای زن! از خیمه‌ها بیا بیرون

گودال را تماشا کن؛ جوشیده برکه‌ای از خون

 

هفتاد و دو سرِ خُرسند، عطشان کنارِ گودالند

ـ دریا دلانِ لیلی‌وش، گِردِ جزیرۀ مجنون ـ

 

از عشق و خون

بال فرشته بود که می‌ریخت بر زمین

وقتی‌که آفتاب

فرود آمد

خط کوفی

این نامه به خط کوفی­ است، با خود گله‌­ای آورده

لرزانده دل دنیا را، نه ... زلزله‌­ای آورده

این نامه به خط کوفی­ است، با جوهری از اشک و خون

بر پای خودش امضایی، از قافله­­‌ای آورده

از موسم حج می‌­آید ... از مشعر چند اسماعیل؟

شاید غم هاجرها را، با هروله‌­ای آورده

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×