دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
روضه‌خوان‌ها...

روضه‌خوان‌ها غالباً وقتی به منبر می‌‌رسند

با همان یک یا حسین از سر به آخر می‌‌رسند

 

روضه‌ها را از پسر تحویل بابا داده و

از سر بر نیزۀ بابا به دختر می‌‌رسند

 

مهمان زهرا

باز ده ‌شب می‌‌شوم بارانی از غم‌های تو

باز اشک گریه‌کن‌ها پای ماتم‌های تو

 

این دهه در خانه‌اش مهمان زهرا می‌‌شویم

مادرت بانی‌ست پایان محرم‌های تو

 

سرجوش معانی

ای سخن از داغ تو مقتل شده

بین تل و تیغ معطّل شده

 

ای نفست رونق سنگ‌آوران

داعیۀ نیزه‌‌به‌جنگ‌آوران

 

نور چشمان

اگر چه نور چشمان ترش رفت

به دریا زد یل آب آورش، رفت

 

دلش خوش بود تا آن لحظه‌ای که

سوی مقتل، غریب مادرش رفت

 

تیغ شعاع

 

ای صبح! کز جگر، دم‌ سردی کشیده‌ای

در ماتم حسین، گریبان دریده‌ای

 

ای مهر! اگر تو نیز عزادار نیستی

تیغ شعاع از چه سرا‌پا کشیده‌ای؟

 

گلجوش‌ترین خاک خدا

من مقتل سرخ لاله‌ها را دیدم

گلجوش‌ترین خاک خدا را دیدم

 

از آینۀ نگاه آیینی عشق

بی‌پرده تمام کربلا را دیدم

شعر عاشورایی خواجوی کرمانی
فروغ جان رسول و چراغ چشم بتول

به حلق تشنۀ آن رشک غنچۀ سیراب

که رخ به خون جگر شوید از غمش عناب

 

شه دو مملکت و شهسوار نه مضمار

مه دوازده برج و امام شش محراب

ای تن خسته به گودال...

ای تن خسته به گودال، ز پا افتاده

تنت اینجاست سرت پس به کجا افتاده

 

هیچکس این بدن خُرد تو را جمع نکرد

بس که اعضاء ز اعضاء  جدا افتاده

کوتاه سروده
بیا مرهم شوی بال و پری را

بیا مرهم شوی بال و پری را

نگاه نیمه جان و پرپری را

شده چشمان مقتل حلقۀ اشک

بیا و پس بگیر انگشتری را

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
جذبۀ عشق حسین است که زد فریادم

روی سر سایۀ رحمان و رحیم افتاده

به سوی کوچۀ دل راه کریم افتاده

 

میکده باز شده مستی‌ام آغاز شده

بر مشام دل دیوانه شمیم افتاده

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×