مشخصات شعر

شهادت حضرت علی اکبر (ع)

به اسبش هی زد و زلفش میان بادها گُل کرد

سکوت دشت را سرشار از عطر قرنفُل کرد

 

نگاهش آهوان خسته را مدهوش خود کرده است

لبانش سنگ‌های تشنه را غرق تغزُل کرد

 

و بسم الله رویش – صبحگاهان بنی هاشم –

بیابان‌های دنیا را پر از تحریر بلبل کرد

*          *          *

پدر از دور می‌بیند که در گرد و غبار دشت

پسر گم می‌شود ... گم می‌شود... اما تحمل کرد

 

زره گُر می‌زند بر ارغوانش حلقه در حلقه

به سوی خیمه‌ها برگشت و بندش را کمی شُل کرد

 

پدر از دور می‌بیند که سر بر می‌زند خورشید

تمام اشتیاقش را برای دیدنش پل کرد

 

به قدر یک خدا حافظ، سلامی کرد و جاری شد

و بر پیغمبر خورشید و باران‌ها توسل کرد

 

            *          *          *

حسین آهسته می‌گرید بهار خونچکانی را

که مثل غنچه‌ها آهسته در دامان او گل کرد

شهادت حضرت علی اکبر (ع)

به اسبش هی زد و زلفش میان بادها گُل کرد

سکوت دشت را سرشار از عطر قرنفُل کرد

 

نگاهش آهوان خسته را مدهوش خود کرده است

لبانش سنگ‌های تشنه را غرق تغزُل کرد

 

و بسم الله رویش – صبحگاهان بنی هاشم –

بیابان‌های دنیا را پر از تحریر بلبل کرد

*          *          *

پدر از دور می‌بیند که در گرد و غبار دشت

پسر گم می‌شود ... گم می‌شود... اما تحمل کرد

 

زره گُر می‌زند بر ارغوانش حلقه در حلقه

به سوی خیمه‌ها برگشت و بندش را کمی شُل کرد

 

پدر از دور می‌بیند که سر بر می‌زند خورشید

تمام اشتیاقش را برای دیدنش پل کرد

 

به قدر یک خدا حافظ، سلامی کرد و جاری شد

و بر پیغمبر خورشید و باران‌ها توسل کرد

 

            *          *          *

حسین آهسته می‌گرید بهار خونچکانی را

که مثل غنچه‌ها آهسته در دامان او گل کرد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×