بقیعا السلام ‌ای تربت عشق

سلام ‌ای بارگاه غربت عشق

سلام‌ ای خاک پاکت نور باران

سلام ‌ای مرقد زهرا تباران

سلام ‌ای مهد زوار خدایی

انیس درد‌های مجتبایی

سلام ‌ای ناظر تبلی السرائر

دلیل غربت سجاد و باقر

سلام‌ ای قبلۀ دل‌های عاشق

سلام ‌ای بوستان پاک صادق

چرا ‌ای بقعه بی شمع و چراغی؟

نگیرد از تو جز شیعه سراغی

فدای آن زمین و آسمانت

که چندین گنج داری در نهانت

که گفته بارگاهت خشت خشت است؟

که خاکت بهتر از باغ بهشت است

تو باب باب جبریل امینی

زیارتخانۀ ‌ام البنینی

نشان از عطر و بوی یاس داری

که در خود ریشۀ عباس داری

گلی که می‌‌دهد بوی علی کیست؟

گلی جز فاطمه بنت اسد نیست

انیس گنبد خضرا تو هستی

قرین تربت زهرا تو هستی

تو سفره‌دار مهمانی عزیزی

غبار مهدوی بر سر بریزی

کنی هر روز و شب تجدید عهدی

به یک بوسه ز خاک پای مهدی

بقیعا در دل شهر مدینه

تویی تنها انیس زخم سینه

تو تنها شاهد صوت الحزینی

شنیدی نالۀ فضه خذینی

بده اذن دخولی تا بیاییم

به مژگان آب و جارویت نماییم