مشخصات شعر

سفر تلخ

آن روز‌های شعله‌ور یادم نرفته

دستان تبدار پدر یادم نرفته

 

دریا همان نزدیکی، اما تشنه بودیم

بیتابی و چشمان تر یادم نرفته

 

شش ماهه را تیر سه شعبه برد با خود

داغ عجیب این خبر یادم نرفته

 

گهواره را بردند بعد گوشواره

هول و ولای دور و بر یادم نرفته

 

افتاد خیمه دست یک عدّه حرامی

آن لحظۀ پر دردسر یادم نرفته

 

بعد از جسارت‌ها، اسارت‌ها کشیدیم

یک تکه نان مختصر یادم نرفته

 

یکریز در آغوش عمه بغض کردیم

زخم زبان رهگذر یادم نرفته

 

یک گوشه خوابید و صدایش درنیامد

اشک رقیه تا سحر یادم نرفته

 

دیدم به عینه روضه‌ها را پیش چشمم

لحظات تلخ آن سفر یادم نرفته!

 

سفر تلخ

آن روز‌های شعله‌ور یادم نرفته

دستان تبدار پدر یادم نرفته

 

دریا همان نزدیکی، اما تشنه بودیم

بیتابی و چشمان تر یادم نرفته

 

شش ماهه را تیر سه شعبه برد با خود

داغ عجیب این خبر یادم نرفته

 

گهواره را بردند بعد گوشواره

هول و ولای دور و بر یادم نرفته

 

افتاد خیمه دست یک عدّه حرامی

آن لحظۀ پر دردسر یادم نرفته

 

بعد از جسارت‌ها، اسارت‌ها کشیدیم

یک تکه نان مختصر یادم نرفته

 

یکریز در آغوش عمه بغض کردیم

زخم زبان رهگذر یادم نرفته

 

یک گوشه خوابید و صدایش درنیامد

اشک رقیه تا سحر یادم نرفته

 

دیدم به عینه روضه‌ها را پیش چشمم

لحظات تلخ آن سفر یادم نرفته!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×