مشخصات شعر

مدیون شال سیاهیم

لبریز از اشک و آهیم

چون کوله‌بار گناهیم

 

با پا و دست و سر و چشم

هر یک نفر، یک سپاهیم

 

در زندگی مثل کوهیم

در روضه مانند کاهیم

 

تا اشک و روضه است در کار

خوبیم ما، رو به راهیم

 

هیئت اگر که نباشد

در شهر بی سر پناهیم

 

ما شاکیان هرچه باشیم

محکوم این دادگاهیم

 

ای اشک‌ها خوش رسیدید

ما آخرین ایستگاهیم

 

در تکیه‌های تو عمری است

دنبال یک تکیه‌گاهیم

 

حاشا که روزی بگویند

ما نوکر نیمه راهیم

 

تا که غلام تو هستیم

الحق که مانند شاهیم

 

از بس که دور حسینیم

چون گنبد و بارگاهیم

 

ده ماه را لحظه لحظه

در حسرت این دوماهیم

 

قبل از پدر، قبل مادر

مدیون شال سیاهیم

 

غیر از غمت از دو دنیا

حاشا که چیزی بخواهیم

 

مدیون شال سیاهیم

لبریز از اشک و آهیم

چون کوله‌بار گناهیم

 

با پا و دست و سر و چشم

هر یک نفر، یک سپاهیم

 

در زندگی مثل کوهیم

در روضه مانند کاهیم

 

تا اشک و روضه است در کار

خوبیم ما، رو به راهیم

 

هیئت اگر که نباشد

در شهر بی سر پناهیم

 

ما شاکیان هرچه باشیم

محکوم این دادگاهیم

 

ای اشک‌ها خوش رسیدید

ما آخرین ایستگاهیم

 

در تکیه‌های تو عمری است

دنبال یک تکیه‌گاهیم

 

حاشا که روزی بگویند

ما نوکر نیمه راهیم

 

تا که غلام تو هستیم

الحق که مانند شاهیم

 

از بس که دور حسینیم

چون گنبد و بارگاهیم

 

ده ماه را لحظه لحظه

در حسرت این دوماهیم

 

قبل از پدر، قبل مادر

مدیون شال سیاهیم

 

غیر از غمت از دو دنیا

حاشا که چیزی بخواهیم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×