مشخصات شعر

شمس و قمر

شیعه را عمری است دلخوش می‌‌کند، غم را ببین!

یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین

 

بارها شمس و قمر را دیده‌ای، اما جدا

داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین

 

یک طرف عباس جولان می‌‌دهد، یک سو حسین

چرخش تیغ دو دم را ، مرگ در دم را ببین

 

پا زمین کوبید اصغر، ‌ای زمین کربلا!

سنگدل! نازک دلی چاه زمزم را ببین

 

مثل موجی‌ها جهان را ریختی بر هم فرات!

حال بنشین قدرت این اشک نم نم راببین

 

دوست دارم یک کبوتر باشم اما با دو بام

این حرم تا آن حرم بد نیست، حالم را ببین!

 

محتشم یک آن فقط چشم دلش را باز کرد

باز کن، این شورش در خلق عالم را ببین

 

چشم دل وا کن میان روضه با یک یاحسین

پیش رویت بانویی با قامت خم را ببین

 

گریه کم کردم، گناه اما فراوان یاحسین!

با من از روی کرم رفتار کن، کم را ببین

 

آی کوروش! ‌ای اسکندر سر از قبرت درآر

امپراطوری بین این دو پرچم را ببین!

 

شمس و قمر

شیعه را عمری است دلخوش می‌‌کند، غم را ببین!

یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین

 

بارها شمس و قمر را دیده‌ای، اما جدا

داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین

 

یک طرف عباس جولان می‌‌دهد، یک سو حسین

چرخش تیغ دو دم را ، مرگ در دم را ببین

 

پا زمین کوبید اصغر، ‌ای زمین کربلا!

سنگدل! نازک دلی چاه زمزم را ببین

 

مثل موجی‌ها جهان را ریختی بر هم فرات!

حال بنشین قدرت این اشک نم نم راببین

 

دوست دارم یک کبوتر باشم اما با دو بام

این حرم تا آن حرم بد نیست، حالم را ببین!

 

محتشم یک آن فقط چشم دلش را باز کرد

باز کن، این شورش در خلق عالم را ببین

 

چشم دل وا کن میان روضه با یک یاحسین

پیش رویت بانویی با قامت خم را ببین

 

گریه کم کردم، گناه اما فراوان یاحسین!

با من از روی کرم رفتار کن، کم را ببین

 

آی کوروش! ‌ای اسکندر سر از قبرت درآر

امپراطوری بین این دو پرچم را ببین!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×