مشخصات شعر

پر می‌کشید دل به هوای محرّمت

آقا سلام بر غزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

 

چندی گذشت در غم هجران اشک تو         

پر می‌کشید دل به هوای محرّمت

 

آقا سلام! ماه محرّم شروع شد

آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

 

خون می‌‌شود دل همه عالم ز قصۀ

آن لحظه‌های آخر و گودال و آن غمت

 

در بین روضه غم دل من را گرفته بود

وقتی رسید روضه به انگشت و خاتمت

 

ما بین این همه غم و اشک و فراق وداغ

ای زینب آمدم که شوم یار و همدمت

 

زینب چه قدر شکل جوان مادرت شدی

با صورت کبود و همان قامت خمت

 

پر می‌کشید دل به هوای محرّمت

آقا سلام بر غزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

 

چندی گذشت در غم هجران اشک تو         

پر می‌کشید دل به هوای محرّمت

 

آقا سلام! ماه محرّم شروع شد

آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

 

خون می‌‌شود دل همه عالم ز قصۀ

آن لحظه‌های آخر و گودال و آن غمت

 

در بین روضه غم دل من را گرفته بود

وقتی رسید روضه به انگشت و خاتمت

 

ما بین این همه غم و اشک و فراق وداغ

ای زینب آمدم که شوم یار و همدمت

 

زینب چه قدر شکل جوان مادرت شدی

با صورت کبود و همان قامت خمت

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×