مشخصات شعر

بر باد مده زلف که زینب جگرش سوخت

خورشید دلم از افق نیزه برآمد

خورشید مگو روی نی از من جگر آمد

 

روراست بگو، دوش تو مهمان که بودی

تا صبح، دلم شور زد و اشک تر آمد

 

من خطبه به لب بودم و طفلی به تماشا

فریادزنان گفت که عمّه پدر آمد

 

این زخم، جدید است، به دعوای که بودی؟

یا اینکه به روبوسی یارم شرر آمد

 

بر باد مده زلف که زینب جگرش سوخت

بس کن که دگر حوصلۀ صبر، سرآمد

بر باد مده زلف که زینب جگرش سوخت

خورشید دلم از افق نیزه برآمد

خورشید مگو روی نی از من جگر آمد

 

روراست بگو، دوش تو مهمان که بودی

تا صبح، دلم شور زد و اشک تر آمد

 

من خطبه به لب بودم و طفلی به تماشا

فریادزنان گفت که عمّه پدر آمد

 

این زخم، جدید است، به دعوای که بودی؟

یا اینکه به روبوسی یارم شرر آمد

 

بر باد مده زلف که زینب جگرش سوخت

بس کن که دگر حوصلۀ صبر، سرآمد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×