مشخصات شعر

ترکیب تو، به تجزیۀ نیزه‌ها رسید

داغ تو از تنم جگری تازه می‌برد

خرمن زباغ تو شرری تازه می‌برد

 

آن آیه را نخواند لبم بی مناسبت

هر لحظۀ تو وحی‌تری تازه می‌برد

 

احمد به مسلخ نوۀ خود شهید شد

جبریل تا خدا خبری تازه می‌برد

 

آمد سلام تو به پدر داد و پر کشید

فطرس هم از تو بال و پری تازه می‌برد

 

ترکیب تو، به تجزیۀ نیزه‌ها رسید

گویا حسین هم پسری تازه می‌برد

 

زینب مرا زدست تو بیرون کشید و برد

بهر سکینه‌ام پدری تازه می‌برد

 

زین خم شده مخواه که کوهی بغل کند

حمل جلالتت کمری تازه می‌برد

 

شام شب دهم کسی از نیزه بازها

از روی شانۀ تو سری تازه می‌برد

ترکیب تو، به تجزیۀ نیزه‌ها رسید

داغ تو از تنم جگری تازه می‌برد

خرمن زباغ تو شرری تازه می‌برد

 

آن آیه را نخواند لبم بی مناسبت

هر لحظۀ تو وحی‌تری تازه می‌برد

 

احمد به مسلخ نوۀ خود شهید شد

جبریل تا خدا خبری تازه می‌برد

 

آمد سلام تو به پدر داد و پر کشید

فطرس هم از تو بال و پری تازه می‌برد

 

ترکیب تو، به تجزیۀ نیزه‌ها رسید

گویا حسین هم پسری تازه می‌برد

 

زینب مرا زدست تو بیرون کشید و برد

بهر سکینه‌ام پدری تازه می‌برد

 

زین خم شده مخواه که کوهی بغل کند

حمل جلالتت کمری تازه می‌برد

 

شام شب دهم کسی از نیزه بازها

از روی شانۀ تو سری تازه می‌برد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×