مشخصات شعر

تو زخود بی‌خبری، روی تو دیدن دارد

شیب گودال، به سوی تو دویدن دارد

وه که این بام چه جایی به پریدن دارد

 

دارم آیینه برایت ز حرم می­‌آرم

تو زخود بی‌خبری، روی تو دیدن دارد

 

بودم و دیدم و آموختم از عمّۀ خویش

بوسه از گودی حلقوم تو چیدن دارد

 

عمّه‌ام موی کشان پشت سرم می‌آمد

نازت از فاصلۀ دور، کشیدن دارد

 

نرسیده به برت سرخ شدم همچون سیب

میوه در باغ جمال تو رسیدن دارد

تو زخود بی‌خبری، روی تو دیدن دارد

شیب گودال، به سوی تو دویدن دارد

وه که این بام چه جایی به پریدن دارد

 

دارم آیینه برایت ز حرم می­‌آرم

تو زخود بی‌خبری، روی تو دیدن دارد

 

بودم و دیدم و آموختم از عمّۀ خویش

بوسه از گودی حلقوم تو چیدن دارد

 

عمّه‌ام موی کشان پشت سرم می‌آمد

نازت از فاصلۀ دور، کشیدن دارد

 

نرسیده به برت سرخ شدم همچون سیب

میوه در باغ جمال تو رسیدن دارد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×