مشخصات شعر

دلخوشم من چون گدای این درم

دلخوشم من چون گدای این درم

هم گدای فاطمه هم حیدرم

 

سوی این در هست دائم دست من

نیست حاجت بر سرای دیگرم

 

آبرویم از در این خانه است

زین سبب از خلق عالم برترم

 

تا که آید نام زیبای حسین

اشک آید از دو چشمان ترم

 

روضه‌هایش چون به گوشم می‌‌رسد

می‌زند بر سینه و دل آزرم

 

کاش می‌‌شد کربلا باشم شبی

تا به برگیرم مزار دلبرم

 

یاد دارم کودکی بودم ولی

شور عشقی بود دائم در سرم

 

تا که ایام محرم می‌رسید

می‌‌نمودم رخت ماتم در برم

 

یاد دارم مانده در گوشم هنوز

گریه‌های بی صدای مادرم

 

این چنین می‌‌گفت با صد شور و شین

من فدای کام عطشان حسین

دلخوشم من چون گدای این درم

دلخوشم من چون گدای این درم

هم گدای فاطمه هم حیدرم

 

سوی این در هست دائم دست من

نیست حاجت بر سرای دیگرم

 

آبرویم از در این خانه است

زین سبب از خلق عالم برترم

 

تا که آید نام زیبای حسین

اشک آید از دو چشمان ترم

 

روضه‌هایش چون به گوشم می‌‌رسد

می‌زند بر سینه و دل آزرم

 

کاش می‌‌شد کربلا باشم شبی

تا به برگیرم مزار دلبرم

 

یاد دارم کودکی بودم ولی

شور عشقی بود دائم در سرم

 

تا که ایام محرم می‌رسید

می‌‌نمودم رخت ماتم در برم

 

یاد دارم مانده در گوشم هنوز

گریه‌های بی صدای مادرم

 

این چنین می‌‌گفت با صد شور و شین

من فدای کام عطشان حسین

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×