مشخصات شعر

امیری حسین و نعم الامیر

بتاب ‌ای رخت مهر و ماه منیر

بده رخصت رزم‌مان ‌ای امیر

 

که هستیم از زندگی هر دو سیر

به روی سر ما تو قرآن بگیر

 

دو طفلان زینب به عشقت اسیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

ز مردانگی آبرو برده‌اند

دل کودکان تو آزرده‌اند

 

زنان حرم غصه‌ها خورده‌اند

نه، طفلان زینب مگر مرده‌اند؟

 

فدای تو گردیم مانند شیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

به این پیکر خسته‌مان جان تویی

عدو هست سیراب و عطشان تویی

 

نگهدار ما بین میدان تویی

خیام حرم را نگهبان تویی

 

بود ذکر تو چون دعای مجیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

ز آه و غم و غصه آکنده‌ایم

حسین جان! دل از زندگی کنده‌ایم

 

علی‌اکبرت رفت، شرمنده‌ایم

علی‌اصغرت تشنه، ما زنده‌ایم

 

نه یک جرعه آب و نه یک ‌قطره شیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

مخور غصه بعد از علی‌اکبرت

چو پروانه هستیم دور و برت

 

دو تا پیش‌مرگ تو و خواهرت

بگردان تو ما را به دور سرت

 

سپر پیش دشنه،  سپر پیش تیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

چو حیدر عدو را عقب رانده‌ایم

تن دشمنت سخت لرزانده‌ایم

 

و تا پای جان پای تو مانده‌ایم

رجز با فنون علی خوانده‌ایم

 

که دارد عدو کینه‌ها از غدیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

برای تو باید که خون داد خون

دگر موقع رزم ما شد کنون

 

خجالت نکش غم اگر شد فزون

که مادر نیاید ز خیمه برون

 

اگر چه ز غصه شود زود پیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

مخور غصه، بد می‌شود حال ما

دعای تو مولاست دنبال ما

 

به سنگ جفا بشکند بال ما

خداوند عالم به احوال ما

 

سمیع بصیر علیم خبیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

تو آرامش سینه‌هایی حسین

تو هستی که خون خدایی حسین

 

فدای تو این دو فدایی حسین

نبینیم داغ تو دایی حسین

 

لب تشنه‌ات خشک مثل کویر

امیری حسین و نعم الامیر

 

فدای سرت، جسم ما پرپرت

سرت دور می‌گردد از پیکرت

 

صدا می‌زند بارها مادرت

تو را کنج گودال، بالا سرت

 

کفن می‌شود پیکرت با حصیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

نباشیم بعد از شما بهتر است

کنار تو بر نیزه‌ها بهتر است

 

به راه تو زخم از شفا بهتر است

ز شام بلا کربلا بهتر است

 

امان از نگاه عدو در مسیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

امیری حسین و نعم الامیر

بتاب ‌ای رخت مهر و ماه منیر

بده رخصت رزم‌مان ‌ای امیر

 

که هستیم از زندگی هر دو سیر

به روی سر ما تو قرآن بگیر

 

دو طفلان زینب به عشقت اسیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

ز مردانگی آبرو برده‌اند

دل کودکان تو آزرده‌اند

 

زنان حرم غصه‌ها خورده‌اند

نه، طفلان زینب مگر مرده‌اند؟

 

فدای تو گردیم مانند شیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

به این پیکر خسته‌مان جان تویی

عدو هست سیراب و عطشان تویی

 

نگهدار ما بین میدان تویی

خیام حرم را نگهبان تویی

 

بود ذکر تو چون دعای مجیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

ز آه و غم و غصه آکنده‌ایم

حسین جان! دل از زندگی کنده‌ایم

 

علی‌اکبرت رفت، شرمنده‌ایم

علی‌اصغرت تشنه، ما زنده‌ایم

 

نه یک جرعه آب و نه یک ‌قطره شیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

مخور غصه بعد از علی‌اکبرت

چو پروانه هستیم دور و برت

 

دو تا پیش‌مرگ تو و خواهرت

بگردان تو ما را به دور سرت

 

سپر پیش دشنه،  سپر پیش تیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

چو حیدر عدو را عقب رانده‌ایم

تن دشمنت سخت لرزانده‌ایم

 

و تا پای جان پای تو مانده‌ایم

رجز با فنون علی خوانده‌ایم

 

که دارد عدو کینه‌ها از غدیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

برای تو باید که خون داد خون

دگر موقع رزم ما شد کنون

 

خجالت نکش غم اگر شد فزون

که مادر نیاید ز خیمه برون

 

اگر چه ز غصه شود زود پیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

مخور غصه، بد می‌شود حال ما

دعای تو مولاست دنبال ما

 

به سنگ جفا بشکند بال ما

خداوند عالم به احوال ما

 

سمیع بصیر علیم خبیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

تو آرامش سینه‌هایی حسین

تو هستی که خون خدایی حسین

 

فدای تو این دو فدایی حسین

نبینیم داغ تو دایی حسین

 

لب تشنه‌ات خشک مثل کویر

امیری حسین و نعم الامیر

 

فدای سرت، جسم ما پرپرت

سرت دور می‌گردد از پیکرت

 

صدا می‌زند بارها مادرت

تو را کنج گودال، بالا سرت

 

کفن می‌شود پیکرت با حصیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

نباشیم بعد از شما بهتر است

کنار تو بر نیزه‌ها بهتر است

 

به راه تو زخم از شفا بهتر است

ز شام بلا کربلا بهتر است

 

امان از نگاه عدو در مسیر

امیری حسین و نعم الامیر

 

۱ نظر
 
  • معصومه ۱۳۹۸/۰۷/۱۳

    عالی بود ممنون از توجه شما به امام حسین(ع)

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×