مشخصات شعر

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

ریشه کن کن ریشه‌های خشک استبداد را

وارثان ظالم قوم ثمود و عاد را

 

ای جواب انتظار و نالۀ «الغوث» من

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

 

روضه می‌گیرم میان هیئت تنهایی‌ام

تا ببارم اشک‌های این همه بیداد را

 

وعدۀ حق خدایی و خدا فرموده د

شأن قولش آیۀ «لا یخْلف الْمیعاد» را

 

هشت شوال است آقا، هشت رمز غربت است

شیعه می‌فهمد فقط این معنی اعداد را

 

«ابن سیرین» را خبر کن خواب دیدم که بناست

مشهدی دیگر بسازی این حسن آباد را

 

بارگاه فاطمه، با گنبدی از نور که

پرچمش در دست دارد اختیار باد را

 

بعد، سقاخانه‌ای در مرقد ‌ام البنین

بعد از آن باید که نصب پنجره فولاد را

 

حوزه‌ای وقف امام باقر و صادق کنی

مسجدی هم وقف نام حضرت سجاد را

 

سقفش از آیینه با گلدسته‌ای فیروزه‌ای

صحن زیبایی شبیه صحن گوهرشاد را

 

حرف آخر را نوشتم در همین تک بیتی

از ازل با آرزوهایم شده همزاد را

 

 

پشت عکسی یادگاری عاقبت خواهم نوشت

چند ماه پیش «ایوان حسن» یادش بخیر

 

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

ریشه کن کن ریشه‌های خشک استبداد را

وارثان ظالم قوم ثمود و عاد را

 

ای جواب انتظار و نالۀ «الغوث» من

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

 

روضه می‌گیرم میان هیئت تنهایی‌ام

تا ببارم اشک‌های این همه بیداد را

 

وعدۀ حق خدایی و خدا فرموده د

شأن قولش آیۀ «لا یخْلف الْمیعاد» را

 

هشت شوال است آقا، هشت رمز غربت است

شیعه می‌فهمد فقط این معنی اعداد را

 

«ابن سیرین» را خبر کن خواب دیدم که بناست

مشهدی دیگر بسازی این حسن آباد را

 

بارگاه فاطمه، با گنبدی از نور که

پرچمش در دست دارد اختیار باد را

 

بعد، سقاخانه‌ای در مرقد ‌ام البنین

بعد از آن باید که نصب پنجره فولاد را

 

حوزه‌ای وقف امام باقر و صادق کنی

مسجدی هم وقف نام حضرت سجاد را

 

سقفش از آیینه با گلدسته‌ای فیروزه‌ای

صحن زیبایی شبیه صحن گوهرشاد را

 

حرف آخر را نوشتم در همین تک بیتی

از ازل با آرزوهایم شده همزاد را

 

 

پشت عکسی یادگاری عاقبت خواهم نوشت

چند ماه پیش «ایوان حسن» یادش بخیر

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×