مشخصات شعر

ما در ایران دو کربلا داریم

 

شکر بر منّت خدا داریم

باز هم شوق ربّنا داریم

 

ما ز یمن حضور سبز شما

دلی از عشق با صفا داریم

 

امشب از لطف یک نگاه شما

حال زیبای یک گدا داریم

 

ما گدا و تویی کریمۀ عشق

چشم امید بر شما داریم

 

با حساب دو شهر قم، مشهد

ما در ایران دو کربلا داریم

 

گرچه از خاک کربلا دوریم

لا اقل مشهدالرضا داریم

 

ما درون حرم کنار ضریح

از تو امید اعتنا داریم

 

قبر مخفی فاطمه اینجاست

باز حس مدینه را داریم

 

تا نگاه تو را به خود بخریم

روی لب ذکر یا رضا داریم

 

ای دل آرام حضرت سلطان

خواهر با کرامت سلطان

 

دست خالی ما و رحمت تو

چشم داریم بر عنایت تو

 

سال‌ها بوده‌ایم مهمان

چشمۀ فیض با کرامت تو

 

قدر تو بی حساب چون شب قدر

بی حساب است قدر و قیمت تو

 

بر دلت ماند حسرت دیدار

ای فدای نگاه حسرت تو

 

آسمان با همه بزرگی‌اش

خیره مانده است بر جلالت تو

 

غصّه‌ها از دل رضا می‌رفت

تا که می‌دید قد و قامت تو

 

در تو می‌دید روح زهرا را

بس که چون فاطمه است هیبت تو

 

به زنان درس بندگی داده است

چادر تو، شکوه و عفّت تو

 

پیش مردم بدم نکن بی بی

دست خالی ردم نکن بی بی

 

بی شمار و عدد گدا داری

به غم عشق مبتلا داری

 

اینکه ما را کشانده‌ای یعنی

نظر دیگری به ما داری

 

درد دوری چه درد جانکاهی است

حسرت دیدن رضا داری

 

پیر کرده تو را غم دوری

از زمانه گلایه‌ها داری

 

عمّۀ دوم امام زمان

صبری از جنس کربلا داری

 

بی بی از عمّه‌ات بخوان امشب

ای امان از غم دل زینب

 

ما در ایران دو کربلا داریم

 

شکر بر منّت خدا داریم

باز هم شوق ربّنا داریم

 

ما ز یمن حضور سبز شما

دلی از عشق با صفا داریم

 

امشب از لطف یک نگاه شما

حال زیبای یک گدا داریم

 

ما گدا و تویی کریمۀ عشق

چشم امید بر شما داریم

 

با حساب دو شهر قم، مشهد

ما در ایران دو کربلا داریم

 

گرچه از خاک کربلا دوریم

لا اقل مشهدالرضا داریم

 

ما درون حرم کنار ضریح

از تو امید اعتنا داریم

 

قبر مخفی فاطمه اینجاست

باز حس مدینه را داریم

 

تا نگاه تو را به خود بخریم

روی لب ذکر یا رضا داریم

 

ای دل آرام حضرت سلطان

خواهر با کرامت سلطان

 

دست خالی ما و رحمت تو

چشم داریم بر عنایت تو

 

سال‌ها بوده‌ایم مهمان

چشمۀ فیض با کرامت تو

 

قدر تو بی حساب چون شب قدر

بی حساب است قدر و قیمت تو

 

بر دلت ماند حسرت دیدار

ای فدای نگاه حسرت تو

 

آسمان با همه بزرگی‌اش

خیره مانده است بر جلالت تو

 

غصّه‌ها از دل رضا می‌رفت

تا که می‌دید قد و قامت تو

 

در تو می‌دید روح زهرا را

بس که چون فاطمه است هیبت تو

 

به زنان درس بندگی داده است

چادر تو، شکوه و عفّت تو

 

پیش مردم بدم نکن بی بی

دست خالی ردم نکن بی بی

 

بی شمار و عدد گدا داری

به غم عشق مبتلا داری

 

اینکه ما را کشانده‌ای یعنی

نظر دیگری به ما داری

 

درد دوری چه درد جانکاهی است

حسرت دیدن رضا داری

 

پیر کرده تو را غم دوری

از زمانه گلایه‌ها داری

 

عمّۀ دوم امام زمان

صبری از جنس کربلا داری

 

بی بی از عمّه‌ات بخوان امشب

ای امان از غم دل زینب

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×