مشخصات شعر

ذکر کهنه پیراهن یاد کربلا دارد

 

شکر حق که مادرزاد، بندگان یکتاییم

با ولایت مولا، عبد کوی طاهاییم

افتخار ما این است: ما اسیر مولاییم

از ازل گرفتار ساربان زهراییم

 

ما همه عنان دار ناقه عروس او

با سرود «من مثلی» جمله خاک بوسِ او

 

سر فراز هر قومیم، سربه زیر دلداریم

از عروس و داماد آسمان نشان داریم

در عروسی‌اش دعوت با تمام حضاریم

حرمت عروسش را تا ابد نگهداریم

 

ما غلام زهراییم، عبد حیدر کرار

جان، به رسم تبریک است نذر احمد مختار

 

شرح حال این زوجین سوره‌های قرآنی

ذکر و وصف این هر دو آیه‌های رحمانی

حمد و مدح زیباشان خطبه‌های طولانی

جایگاه والاشان غرفه‌های رضوانی

 

حاصل همین تزویج، یازده امام دین

مهرشان کمال دین، فعلشان پیام دین

 

حجت خدا حیدر، عصمت خدا زهرا

لنگر زمین حیدر، لنگر سما زهرا

محور فلک حیدر، محور کسا زهرا

صاحب جزا حیدر، شافع جزا زهرا

 

هر دو مظهر توحید، هر دو مظهر کوثر

هر دو کفو هم یعنی، هر دو محو یکدیگر

 

صوت خطبه خوان این عقد آسمانی را

بشنو با صدای هو، نغمۀ نهانی را

خوش به غمزه می‌خواند بانوی جنانی را

این چنین روایت شد عقد جاودانی را

گفته حق: وکیلم من؟ گفت فاطمه: بله

بر شما دلیلم من؟ گفت فاطمه: بله

 

این عروس و این داماد، عاشقند و دلداده

شد اثاث این بانو، یک جهیزیه، ساده

ظرف و چادر و معجر، یک حصیر و سجاده

ذوالفقار مولا و یک غلاف آماده

 

بی سپر علی آمد، چون سپر نمی‌خواهد

او مدافعی غیر از  پشت در نمی‌خواهد

 

بهر نو عروسان است فعل فاطمه مصداق

عطر این خبر پیچید در تمامی آفاق

در شب عروسی هم فاطمه کند انفاق

داده بر محبانش درس برترین اخلاق

فاطمه به یک سائل داد بهترین رختش

با دو کهنه پیراهن، رفت خانه بختش

 

حرف کهنه پیراهن گر چه ماجرا دارد

لااقل به مقدار یک گریز جا دارد

ذکر کهنه پیراهن یاد کربلا دارد

دستباف مادر هم جای بوسه‌ها دارد

نیزه کی دهد بوی بوسه‌های مادر را؟

زخمه می‌کشد روی بوسه‌های خواهر را

 

ذکر کهنه پیراهن یاد کربلا دارد

 

شکر حق که مادرزاد، بندگان یکتاییم

با ولایت مولا، عبد کوی طاهاییم

افتخار ما این است: ما اسیر مولاییم

از ازل گرفتار ساربان زهراییم

 

ما همه عنان دار ناقه عروس او

با سرود «من مثلی» جمله خاک بوسِ او

 

سر فراز هر قومیم، سربه زیر دلداریم

از عروس و داماد آسمان نشان داریم

در عروسی‌اش دعوت با تمام حضاریم

حرمت عروسش را تا ابد نگهداریم

 

ما غلام زهراییم، عبد حیدر کرار

جان، به رسم تبریک است نذر احمد مختار

 

شرح حال این زوجین سوره‌های قرآنی

ذکر و وصف این هر دو آیه‌های رحمانی

حمد و مدح زیباشان خطبه‌های طولانی

جایگاه والاشان غرفه‌های رضوانی

 

حاصل همین تزویج، یازده امام دین

مهرشان کمال دین، فعلشان پیام دین

 

حجت خدا حیدر، عصمت خدا زهرا

لنگر زمین حیدر، لنگر سما زهرا

محور فلک حیدر، محور کسا زهرا

صاحب جزا حیدر، شافع جزا زهرا

 

هر دو مظهر توحید، هر دو مظهر کوثر

هر دو کفو هم یعنی، هر دو محو یکدیگر

 

صوت خطبه خوان این عقد آسمانی را

بشنو با صدای هو، نغمۀ نهانی را

خوش به غمزه می‌خواند بانوی جنانی را

این چنین روایت شد عقد جاودانی را

گفته حق: وکیلم من؟ گفت فاطمه: بله

بر شما دلیلم من؟ گفت فاطمه: بله

 

این عروس و این داماد، عاشقند و دلداده

شد اثاث این بانو، یک جهیزیه، ساده

ظرف و چادر و معجر، یک حصیر و سجاده

ذوالفقار مولا و یک غلاف آماده

 

بی سپر علی آمد، چون سپر نمی‌خواهد

او مدافعی غیر از  پشت در نمی‌خواهد

 

بهر نو عروسان است فعل فاطمه مصداق

عطر این خبر پیچید در تمامی آفاق

در شب عروسی هم فاطمه کند انفاق

داده بر محبانش درس برترین اخلاق

فاطمه به یک سائل داد بهترین رختش

با دو کهنه پیراهن، رفت خانه بختش

 

حرف کهنه پیراهن گر چه ماجرا دارد

لااقل به مقدار یک گریز جا دارد

ذکر کهنه پیراهن یاد کربلا دارد

دستباف مادر هم جای بوسه‌ها دارد

نیزه کی دهد بوی بوسه‌های مادر را؟

زخمه می‌کشد روی بوسه‌های خواهر را

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×