مشخصات شعر

در درون شریانم زن طوفان­زادی است

از دم نیزه هزاران سر خونین طی شد

زیر هر حنجره یک خنجر خونین طی شد

 

در درون شریانم زن طوفان­زادی است

که صدش حادثۀ محشر خونین طی شد

 

موج موج غزل آینه مردی شده که

جای آب از لب او ساغر خونین طی شد

 

این غزل از سر شب تا به سحر آشفته است

که از او قافله‌ای کفتر خونین طی شد

 

  واژگانم به گلو چنگ می‌اندازد آه

پشت هر قافیه یک باور خونین طی شد

در درون شریانم زن طوفان­زادی است

از دم نیزه هزاران سر خونین طی شد

زیر هر حنجره یک خنجر خونین طی شد

 

در درون شریانم زن طوفان­زادی است

که صدش حادثۀ محشر خونین طی شد

 

موج موج غزل آینه مردی شده که

جای آب از لب او ساغر خونین طی شد

 

این غزل از سر شب تا به سحر آشفته است

که از او قافله‌ای کفتر خونین طی شد

 

  واژگانم به گلو چنگ می‌اندازد آه

پشت هر قافیه یک باور خونین طی شد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×