مشخصات شعر

ای جملۀ بلند جنون، تشنه قید تو

از بس که سینه زد دل من هر محرّمت

 یک سینه‌سرخ شد دلم و پر زد از غمت

 

پر زد فراز شهر جهان، دید سوگوار

هر گوشه قد کشیده علم‌های ماتمت

 

ای رودخانه­‌ها همه سقّای لشکرت

 ای خم‌شده به زیر علم پشت عالمت

 

 این نامه‌های توست که امروز می‌رسد  

 کوچه به کوچه‌­ای سر ما خاک ماتمت

 

پس هر درخت تیر شد و هر پرنده سنگ

 ظهری که در محاصره کردم مجسّمت

 

ای حجم مختصر شدۀ عرش، دست و سر

چونت بریده شد که سوا کرد از همت

 

روز ازل ملائکه از شرم خون تو

پرپر شدند، دست به دامن شد آدمت

 

ای جملۀ بلند جنون، تشنه قید تو

فعل تو سر بریده شدن، خون متمّمت

 

می‌گریمت چنان‌که یکی صخره چشمه را

با اینکه هر چه می‌شکنم نیست مرهمت

 

 می‌خواهمت حساب کنم، کم می‌آورند

 ارقام من، نمی‌رسد اصلاً به یک کمت

ای جملۀ بلند جنون، تشنه قید تو

از بس که سینه زد دل من هر محرّمت

 یک سینه‌سرخ شد دلم و پر زد از غمت

 

پر زد فراز شهر جهان، دید سوگوار

هر گوشه قد کشیده علم‌های ماتمت

 

ای رودخانه­‌ها همه سقّای لشکرت

 ای خم‌شده به زیر علم پشت عالمت

 

 این نامه‌های توست که امروز می‌رسد  

 کوچه به کوچه‌­ای سر ما خاک ماتمت

 

پس هر درخت تیر شد و هر پرنده سنگ

 ظهری که در محاصره کردم مجسّمت

 

ای حجم مختصر شدۀ عرش، دست و سر

چونت بریده شد که سوا کرد از همت

 

روز ازل ملائکه از شرم خون تو

پرپر شدند، دست به دامن شد آدمت

 

ای جملۀ بلند جنون، تشنه قید تو

فعل تو سر بریده شدن، خون متمّمت

 

می‌گریمت چنان‌که یکی صخره چشمه را

با اینکه هر چه می‌شکنم نیست مرهمت

 

 می‌خواهمت حساب کنم، کم می‌آورند

 ارقام من، نمی‌رسد اصلاً به یک کمت

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×