مشخصات شعر

نیزه نشینی تو مرا می‌کشد حسین

با هر نسیم زخم سرت تیر می‌کشد

گریه نکن که چشم ترت تیر می‌کشد

 

نیزه نشینیِ تو مرا می‌کشد حسین

قلبم شبیه زخم سرت تیر می‌کشد

 

هر وقت نیزه‌ات به علمدار می‌رسد

یکباره داغ بر کمرت تیر می‌کشد

 

حال شکاف فرق علی اکبرت بد است

من شاهدم دل پسرت تیر می‌کشد

 

چشم رباب خیرۀ سر نیزه‌ها شد و

هم پای چشم شعله‌ورت تیر می‌کشد

 

انگار کن که معجر خواهر سلامت است

فکرش نباش که جگرت تیر می‌کشد

 

گودال بود و مادرمان را هنوز هم...

می‌بینمش ز بال و پرت تیر می‌کشد

نیزه نشینی تو مرا می‌کشد حسین

با هر نسیم زخم سرت تیر می‌کشد

گریه نکن که چشم ترت تیر می‌کشد

 

نیزه نشینیِ تو مرا می‌کشد حسین

قلبم شبیه زخم سرت تیر می‌کشد

 

هر وقت نیزه‌ات به علمدار می‌رسد

یکباره داغ بر کمرت تیر می‌کشد

 

حال شکاف فرق علی اکبرت بد است

من شاهدم دل پسرت تیر می‌کشد

 

چشم رباب خیرۀ سر نیزه‌ها شد و

هم پای چشم شعله‌ورت تیر می‌کشد

 

انگار کن که معجر خواهر سلامت است

فکرش نباش که جگرت تیر می‌کشد

 

گودال بود و مادرمان را هنوز هم...

می‌بینمش ز بال و پرت تیر می‌کشد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×