مشخصات شعر

خورشید زینب! شام را هم زیر و رو کن!

قرآن بخوان از روی نیزه دلبرانه

یاسین و الرحمان بخوان پیغمبرانه

 

قرآن بخوان تا خون سرخت پا بگیرد

همچون درخت روشنی در هر کرانه

 

باید بلرزانی وجود کوفیان را

قرآن بخوان با آن شکوه حیدرانه

 

خورشید زینب! شام را هم زیر و رو کن

قرآن بخوان با لهجه‌ای روشنگرانه

 

کوثر بخوان تا رود رود اینجا ببارم

در حسرت پلک کبودت خواهرانه

 

قرآن بخوان شاید که این چشمان هرزه

خیره نگردد سوی ما خیره سرانه

 

اما چه تکریمی شد از لب‌های  قاری

تشت طلا و بوسه‌های  خیزرانه

 

گل داده از اعجاز لب‌های  تو امشب

این چوب خشک اما چرا نیلوفرانه

 

در حسرت لب‌های  خشکت آب می‌شد

ریحانه‌ات با التماسی دخترانه

 

آن شب که می‌بوسید چشمت را سه ساله

خم شد ز داغت نیزه هم ناباورانه

 

از داغ تو قلب تنور آتش گرفته

تا صبح با غمناله‌های مادرانه

 

خورشید زینب! شام را هم زیر و رو کن!

قرآن بخوان از روی نیزه دلبرانه

یاسین و الرحمان بخوان پیغمبرانه

 

قرآن بخوان تا خون سرخت پا بگیرد

همچون درخت روشنی در هر کرانه

 

باید بلرزانی وجود کوفیان را

قرآن بخوان با آن شکوه حیدرانه

 

خورشید زینب! شام را هم زیر و رو کن

قرآن بخوان با لهجه‌ای روشنگرانه

 

کوثر بخوان تا رود رود اینجا ببارم

در حسرت پلک کبودت خواهرانه

 

قرآن بخوان شاید که این چشمان هرزه

خیره نگردد سوی ما خیره سرانه

 

اما چه تکریمی شد از لب‌های  قاری

تشت طلا و بوسه‌های  خیزرانه

 

گل داده از اعجاز لب‌های  تو امشب

این چوب خشک اما چرا نیلوفرانه

 

در حسرت لب‌های  خشکت آب می‌شد

ریحانه‌ات با التماسی دخترانه

 

آن شب که می‌بوسید چشمت را سه ساله

خم شد ز داغت نیزه هم ناباورانه

 

از داغ تو قلب تنور آتش گرفته

تا صبح با غمناله‌های مادرانه

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×