مشخصات شعر

بند ششم: وَ اِن یَکاد

سر، بر فراز نیزه و گیسو، به جنگ باد

تن، شرحه شرحه بر لب گودال خون چکاد

 

با یک کرشمه صید دو صد جبرئیل کرد

سیمرغ قاف، جلوۀ آیینۀ جهاد

 

او از نوادگان خلیل پیمبر است

آزاده‌تر از او به جهان مادری نزاد

 

یارب نگین عیسی و یحیا چه خوش نشست

بر خاتم رسول اولوالعزم این بلاد

 

در تار تار زلف پریشان رأس او

توفان، سلام خواند و صرصر، «و ان یکاد»

 

یعنی که «نور واحد» این خاندان پاک

مستثنی است تا به قیامت از انجماد

 

آنک به نـای نـی غـزلی عـاشقانه رست

در جام خاوران مـل خاورمیانه رست

 

بند ششم: وَ اِن یَکاد

سر، بر فراز نیزه و گیسو، به جنگ باد

تن، شرحه شرحه بر لب گودال خون چکاد

 

با یک کرشمه صید دو صد جبرئیل کرد

سیمرغ قاف، جلوۀ آیینۀ جهاد

 

او از نوادگان خلیل پیمبر است

آزاده‌تر از او به جهان مادری نزاد

 

یارب نگین عیسی و یحیا چه خوش نشست

بر خاتم رسول اولوالعزم این بلاد

 

در تار تار زلف پریشان رأس او

توفان، سلام خواند و صرصر، «و ان یکاد»

 

یعنی که «نور واحد» این خاندان پاک

مستثنی است تا به قیامت از انجماد

 

آنک به نـای نـی غـزلی عـاشقانه رست

در جام خاوران مـل خاورمیانه رست

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×