مشخصات شعر

این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام

این روزها پر از تب مولا کجایی‌ام

اما هنوز کوفه‌ای از بی وفایی‌ام

ای زخمی از دورویی من! دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشنایی‌ام

گم کرده ام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستایی‌ام

گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام

این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکسته بالی و بی دست و پایی‌ام...

پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم
با سرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام

آورده ام بضاعت مزجاه قوم را
انگشتر "عزیز"م و تسبیح دایی‌ام

آورده‌ام پناه به شش گوشۀ غمت
برگشته‌ام به اصلیت نینوایی‌ام

دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست
این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام

::
شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است
این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام

این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام

این روزها پر از تب مولا کجایی‌ام

اما هنوز کوفه‌ای از بی وفایی‌ام

ای زخمی از دورویی من! دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشنایی‌ام

گم کرده ام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستایی‌ام

گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام

این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکسته بالی و بی دست و پایی‌ام...

پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم
با سرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام

آورده ام بضاعت مزجاه قوم را
انگشتر "عزیز"م و تسبیح دایی‌ام

آورده‌ام پناه به شش گوشۀ غمت
برگشته‌ام به اصلیت نینوایی‌ام

دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست
این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام

::
شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است
این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×