مشخصات شعر

وصل به دریا

همه سرمایۀ مجنون غم لیلا باشد

عاشق آن است که سر گشته و شیدا باشد

 

بعد از آنى که شده دلبر ما خیمه نشین

عاشق دلشده آوارۀ صحرا باشد

 

قطره‌اى مى‌چکد و لذت عمرش این است

آخر راه دگر وصل به دریا باشد

 

پرچم مشکى هیئت همه جا محترم است

چونکه شیرازه اش از چادر زهرا باشد

 

رو سپیدند قیامت همۀ زوارت

چون به پیشانی‌شان نام تو آقا باشد

 

با همه معرفتم عرضه کنم محضر تو

اعتقادى که ز هر شبهه مبرا باشد

 

در عزا خانۀ تو دست خدا در کار است

تا خدا هست مصیبات تو بر پا باشد

 

گرچه بر سینه غم کرب و بلا دارم من

شک ندارم که حریم تو همین جا باشد

 

نوکر آن است کۀک لحظه شده چون ارباب

وقت جان دادن خود بى کس و تنها باشد

 

در قیامت که بگیرى سر خود را بر دست

تا به زهرا برسى محشر کبرى باشد

 

لحظۀ بوسه گرفتن ز رگ حنجر تو

به خدا ذات خدا غرق تماشا باشد

 

وصل به دریا

همه سرمایۀ مجنون غم لیلا باشد

عاشق آن است که سر گشته و شیدا باشد

 

بعد از آنى که شده دلبر ما خیمه نشین

عاشق دلشده آوارۀ صحرا باشد

 

قطره‌اى مى‌چکد و لذت عمرش این است

آخر راه دگر وصل به دریا باشد

 

پرچم مشکى هیئت همه جا محترم است

چونکه شیرازه اش از چادر زهرا باشد

 

رو سپیدند قیامت همۀ زوارت

چون به پیشانی‌شان نام تو آقا باشد

 

با همه معرفتم عرضه کنم محضر تو

اعتقادى که ز هر شبهه مبرا باشد

 

در عزا خانۀ تو دست خدا در کار است

تا خدا هست مصیبات تو بر پا باشد

 

گرچه بر سینه غم کرب و بلا دارم من

شک ندارم که حریم تو همین جا باشد

 

نوکر آن است کۀک لحظه شده چون ارباب

وقت جان دادن خود بى کس و تنها باشد

 

در قیامت که بگیرى سر خود را بر دست

تا به زهرا برسى محشر کبرى باشد

 

لحظۀ بوسه گرفتن ز رگ حنجر تو

به خدا ذات خدا غرق تماشا باشد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×