مشخصات شعر

شب جمعه است دلم کرب و بلا می‌خواهد

از خدا آمده‌ام تا به خدا برگردم

پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم؟

 

می‌روم، پشت سرم آب نریز ای مادر

وطن مادری آنجاست، چرا برگردم؟

 

من به پابوسی آن سرور بی سر بروم

وای اگر از حرمش بی سروپا برگردم

 

کفن و چادر و انگشتر، سوغاتم  نیست

بگذارید که با شرم و حیا برگردم 

 

سر پروازبه سوی غم دیگردارم

می‌روم شام مگربا اسرا برگردم

 

دل بیمار فقط از تو شفا می‌خواهد

شب جمعه است، دلم کرب و بلا می‌خواهد

شب جمعه است دلم کرب و بلا می‌خواهد

از خدا آمده‌ام تا به خدا برگردم

پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم؟

 

می‌روم، پشت سرم آب نریز ای مادر

وطن مادری آنجاست، چرا برگردم؟

 

من به پابوسی آن سرور بی سر بروم

وای اگر از حرمش بی سروپا برگردم

 

کفن و چادر و انگشتر، سوغاتم  نیست

بگذارید که با شرم و حیا برگردم 

 

سر پروازبه سوی غم دیگردارم

می‌روم شام مگربا اسرا برگردم

 

دل بیمار فقط از تو شفا می‌خواهد

شب جمعه است، دلم کرب و بلا می‌خواهد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×