مشخصات شعر

دعوت از مولاست

هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا

هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا

 

هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده‌اند

می‌دهد مولا شفا، با ما بیاید کربلا

 

زادۀ ام البنین سربازگیری می‌کند

گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا

 

دعوت از مولاست هرکس طالب مهمانی است

می‌زند هاتف صدا با ما بیاید کربلا

 

جامهٔ ماتم بپوش ای دل محرّم آمده

گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا

 

بعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست

آمده اهل سما، با ما بیاید کربلا

 

زشت و زیبا را در این بازار با هم می‌خرند

شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا

 

کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند

محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا

 

از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده‌ام

شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا

 

من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان

اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا

 

اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق

اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا

 

جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر

گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا

 

هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا

گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا

 

با خدای کعبه عهد کربلایی بسته‌ام

تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا

 

در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد

مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا

 

دعوت از مولاست

هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا

هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا

 

هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده‌اند

می‌دهد مولا شفا، با ما بیاید کربلا

 

زادۀ ام البنین سربازگیری می‌کند

گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا

 

دعوت از مولاست هرکس طالب مهمانی است

می‌زند هاتف صدا با ما بیاید کربلا

 

جامهٔ ماتم بپوش ای دل محرّم آمده

گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا

 

بعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست

آمده اهل سما، با ما بیاید کربلا

 

زشت و زیبا را در این بازار با هم می‌خرند

شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا

 

کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند

محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا

 

از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده‌ام

شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا

 

من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان

اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا

 

اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق

اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا

 

جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر

گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا

 

هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا

گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا

 

با خدای کعبه عهد کربلایی بسته‌ام

تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا

 

در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد

مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×