مشخصات شعر

عرض ارادت

براى عرض ارادت به یار راه افتاد

درست چند دقیقه به چار راه افتاد

 

در ازدحام خیابان به راهبندان خورد

وَ قبل از اینکه بیاید، قطار راه افتاد

 

دوید خیس عرق سمت پنجره فولاد

رسید، گریۀ بى اختیار راه افتاد

 

همین که گفت به پهلوى مادرت، حس کرد

کنار پنجره فولاد کار راه افتاد

 

تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود

خلاصه چشم که وا کرد مرز مهران بود

 

عرض ارادت

براى عرض ارادت به یار راه افتاد

درست چند دقیقه به چار راه افتاد

 

در ازدحام خیابان به راهبندان خورد

وَ قبل از اینکه بیاید، قطار راه افتاد

 

دوید خیس عرق سمت پنجره فولاد

رسید، گریۀ بى اختیار راه افتاد

 

همین که گفت به پهلوى مادرت، حس کرد

کنار پنجره فولاد کار راه افتاد

 

تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود

خلاصه چشم که وا کرد مرز مهران بود

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×