مشخصات شعر

هفت آسمان

این آخر عمری دلم باور ندارد

هفت آسمان من یکی اختر ندارد

 

دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود

امروز با غم هیچ برگ و بر ندارد

 

ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد

یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد

 

من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت

گرید بر آب لب تشنه که مادر ندارد

 

گهوارۀ غارت زده، آغوش خالی

یعنی ربابی که علی اصغر ندارد

 

آخر که گفته خنده می‌باشد جواب

اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد

 

ای نامسلمانان سر بر نیزه رفته

بردن کنار محمل خواهر ندارد

 

گفتند از صد سرو در خاک آرمیده

از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد

 

گفتند عمودی ابروانش را شکسته

این روضه را اصلاً دلم باور ندارد

هفت آسمان

این آخر عمری دلم باور ندارد

هفت آسمان من یکی اختر ندارد

 

دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود

امروز با غم هیچ برگ و بر ندارد

 

ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد

یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد

 

من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت

گرید بر آب لب تشنه که مادر ندارد

 

گهوارۀ غارت زده، آغوش خالی

یعنی ربابی که علی اصغر ندارد

 

آخر که گفته خنده می‌باشد جواب

اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد

 

ای نامسلمانان سر بر نیزه رفته

بردن کنار محمل خواهر ندارد

 

گفتند از صد سرو در خاک آرمیده

از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد

 

گفتند عمودی ابروانش را شکسته

این روضه را اصلاً دلم باور ندارد

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×