مشخصات شعر

نالۀ آدم

یک شعله داغت از پر جبریل پا گرفت

آدم به ناله آمد و عالم عزا گرفت

 

الله روضه خواند وَ فَدَیناه جلوه کرد

این لقمه را خلیل ز دست شما گرفت

 

موسی هم از دیار تو یک روز می گذشت

دستی به سر نهاد و به دستی عصا گرفت

 

عیسی شبی به مجلس تو رفت و دم گرفت

می گفت روح تازه ای از این غزا گرفت

 

جسم تو بی کفن چو سلیمان به دشت دید

قالیچه وا نَهاد و سر بوریا گرفت

 

حتی پیامبر به پیامت امید داشت

آن روز که تو را به سرِ شانه‌ها گرفت

 

نالۀ آدم

یک شعله داغت از پر جبریل پا گرفت

آدم به ناله آمد و عالم عزا گرفت

 

الله روضه خواند وَ فَدَیناه جلوه کرد

این لقمه را خلیل ز دست شما گرفت

 

موسی هم از دیار تو یک روز می گذشت

دستی به سر نهاد و به دستی عصا گرفت

 

عیسی شبی به مجلس تو رفت و دم گرفت

می گفت روح تازه ای از این غزا گرفت

 

جسم تو بی کفن چو سلیمان به دشت دید

قالیچه وا نَهاد و سر بوریا گرفت

 

حتی پیامبر به پیامت امید داشت

آن روز که تو را به سرِ شانه‌ها گرفت

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×