مشخصات شعر

زنی پیوسته می‌خواند نوای یا اخا امشب

قرار از دل ربوده آه و اشک کبریا امشب
نشسته بر جبین دل غم کرب و بلا امشب


ابوفاضل بدون دست و اصغر تشنه لب بی جان
فرات از شرم می‌نالد ز دردی بی شفا امشب


شده هفت آسمان دلخون و مغموم از غم مولا
گرفته زانوی غم آسمان بی نوا امشب


به تن پوشیده رخت ماتم و اندوه عرش و فرش
ز پشت ابر پنهان گشته ماه بی صدا امشب


به روی دشت می‌بارد زلال اشک خونش را
ز هر خون لاله می‌روید به دشت نینوا امشب


سری بر نیزه همچون چشمۀ خورشید می‌تابد
زنی پیوسته می‌خواند نوای یا اخا امشب


تجلی‌گاه صبر و استقامت دختر زهرا
نماز صبر می‌خواند به خاک کربلا امشب


زمان چشمان خیسش را به سرخی زمین دوزد
زمان تار و زمین شرمندۀ روی خدا امشب

زنی پیوسته می‌خواند نوای یا اخا امشب

قرار از دل ربوده آه و اشک کبریا امشب
نشسته بر جبین دل غم کرب و بلا امشب


ابوفاضل بدون دست و اصغر تشنه لب بی جان
فرات از شرم می‌نالد ز دردی بی شفا امشب


شده هفت آسمان دلخون و مغموم از غم مولا
گرفته زانوی غم آسمان بی نوا امشب


به تن پوشیده رخت ماتم و اندوه عرش و فرش
ز پشت ابر پنهان گشته ماه بی صدا امشب


به روی دشت می‌بارد زلال اشک خونش را
ز هر خون لاله می‌روید به دشت نینوا امشب


سری بر نیزه همچون چشمۀ خورشید می‌تابد
زنی پیوسته می‌خواند نوای یا اخا امشب


تجلی‌گاه صبر و استقامت دختر زهرا
نماز صبر می‌خواند به خاک کربلا امشب


زمان چشمان خیسش را به سرخی زمین دوزد
زمان تار و زمین شرمندۀ روی خدا امشب

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×