مشخصات شعر

غیرت سرخ هاشمی


آب؟ ... نه... اتهام تلخی بود که به دستان تو نمی‌آمد

 تو که دریای بیکران بودی، تشنگان غریب صحرا را


آه! بعد از چقدرها تاریخ، من هنوز از خودم پشیمانم

که چرا سد رفتنت نشدم؟... که چرا چشم‌های سقا را


پیش چشمان کوچکم افسوس، رو به جریان نهر، دور شدی

من ندیدم چه کرد حسرت آب، آن سوار بلند بالا را


بچه بودم، ولی سرم می شد که عمو مهربان‌تر از آب است

می‌شنیدم که شیهۀ اسبت، تلخ می‌کرد بغض بابا را


دختر بعد تو سه ساله نماند، اشک‌هایش یتیم و سی ساله

در پی دست‌های سبز عمو، بوسه زد خاک‌های دنیا را
 

غیرت سرخ هاشمی! ای کاش بچه‌ها «العطش» نمی‌گفتند
آه! آب آنقَدَر نمی‌ارزید که ببینیم داغ سقّا را

غیرت سرخ هاشمی


آب؟ ... نه... اتهام تلخی بود که به دستان تو نمی‌آمد

 تو که دریای بیکران بودی، تشنگان غریب صحرا را


آه! بعد از چقدرها تاریخ، من هنوز از خودم پشیمانم

که چرا سد رفتنت نشدم؟... که چرا چشم‌های سقا را


پیش چشمان کوچکم افسوس، رو به جریان نهر، دور شدی

من ندیدم چه کرد حسرت آب، آن سوار بلند بالا را


بچه بودم، ولی سرم می شد که عمو مهربان‌تر از آب است

می‌شنیدم که شیهۀ اسبت، تلخ می‌کرد بغض بابا را


دختر بعد تو سه ساله نماند، اشک‌هایش یتیم و سی ساله

در پی دست‌های سبز عمو، بوسه زد خاک‌های دنیا را
 

غیرت سرخ هاشمی! ای کاش بچه‌ها «العطش» نمی‌گفتند
آه! آب آنقَدَر نمی‌ارزید که ببینیم داغ سقّا را

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×