مشخصات شعر

سینۀ سوزان

من کیستم؟ رسول خدا را سلاله‌‌ام

وندر حریم زاده‌ی زهرا، غزاله‌ام

 

نامم رقیّه، دختر سلطان کربلا

باب الحوائجم، به خدا! گر سه ساله‌ام

 

بر صورتم ز سیلی دشمن بُوَد اثر

تا رستخیز بر رخ ماه است، هاله‌ام

 

آن شب به غیر زینب و سجّاد کس نبود

تا بشنود ز سینه‌ی سوزان، مقاله‌ام

 

جُستم پدر، سر پدر آمد به نزد من

ز‌آن شب هنوز داغ به دل، هم‌چو لاله‌ام

 

بودم گرسنه، لخت جگر شد غذای من

لب‌تشنه و ز خون جگر پُر پیاله‌ام

 

دادم به باد خرمن ظالم به کودکی

گویا شد این قیام ز گردون، حواله‌ام

 

ای دوستان! مبارزه بایست با ستم

خوانید هر کجا ز وفا این رساله‌ام

 

«ثابت»، به انتظار طواف مزار تو

گوید به صبح و شام: ببین گرم ناله‌ام

 

سینۀ سوزان

من کیستم؟ رسول خدا را سلاله‌‌ام

وندر حریم زاده‌ی زهرا، غزاله‌ام

 

نامم رقیّه، دختر سلطان کربلا

باب الحوائجم، به خدا! گر سه ساله‌ام

 

بر صورتم ز سیلی دشمن بُوَد اثر

تا رستخیز بر رخ ماه است، هاله‌ام

 

آن شب به غیر زینب و سجّاد کس نبود

تا بشنود ز سینه‌ی سوزان، مقاله‌ام

 

جُستم پدر، سر پدر آمد به نزد من

ز‌آن شب هنوز داغ به دل، هم‌چو لاله‌ام

 

بودم گرسنه، لخت جگر شد غذای من

لب‌تشنه و ز خون جگر پُر پیاله‌ام

 

دادم به باد خرمن ظالم به کودکی

گویا شد این قیام ز گردون، حواله‌ام

 

ای دوستان! مبارزه بایست با ستم

خوانید هر کجا ز وفا این رساله‌ام

 

«ثابت»، به انتظار طواف مزار تو

گوید به صبح و شام: ببین گرم ناله‌ام

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×