مشخصات شعر

قرآن ناطق

قرآن ناطقم! رُخت از من نهان مکن

بیرون توان ز جسم منِ ناتوان مکن

 

آرام جان من! شب دوشین ندیدمت

ای سدره جا! به مطبخ خولی، مکان مکن

 

ای میزبان عالم ایجاد! بعد از این

خود را به غیر من به کسی میهمان مکن

 

جای تو روی سینه و دوش رسول بود

بنْشین به دیده‌ی من و جا بر سنان مکن

 

کی بُد گمانِ من که سرت بینم این چنین؟

سالم سرم ز صدْمه بمانَد، گمان مکن

 

یادم نمی‌رود که تو گفتی به قتلگه

بیرون میا ز خیمه، به مرگم فغان مکن

 

دیدی فغان نکردم و بیرون نیامدم

جانا! تو هم ز خواهر خود، رخ نهان مکن

 

با دختر صغیره‌ی خود گفت‌وگو نما

امّا تو شرح وقعه‌ی دیشب، بیان مکن

 

از غصّه قلب کوچک او آب می‌شود

ما را دچار ماتم او، این زمان مکن

 

بگْذار در خرابه و یا مجلس یزید

زین بیش‌تر تو صبر مرا امتحان مکن

 

گو با یزید، ای شه «مظلوم»! در جهان

با حرف حق، مبارزه با خیزران مکن

 

قرآن ناطق

قرآن ناطقم! رُخت از من نهان مکن

بیرون توان ز جسم منِ ناتوان مکن

 

آرام جان من! شب دوشین ندیدمت

ای سدره جا! به مطبخ خولی، مکان مکن

 

ای میزبان عالم ایجاد! بعد از این

خود را به غیر من به کسی میهمان مکن

 

جای تو روی سینه و دوش رسول بود

بنْشین به دیده‌ی من و جا بر سنان مکن

 

کی بُد گمانِ من که سرت بینم این چنین؟

سالم سرم ز صدْمه بمانَد، گمان مکن

 

یادم نمی‌رود که تو گفتی به قتلگه

بیرون میا ز خیمه، به مرگم فغان مکن

 

دیدی فغان نکردم و بیرون نیامدم

جانا! تو هم ز خواهر خود، رخ نهان مکن

 

با دختر صغیره‌ی خود گفت‌وگو نما

امّا تو شرح وقعه‌ی دیشب، بیان مکن

 

از غصّه قلب کوچک او آب می‌شود

ما را دچار ماتم او، این زمان مکن

 

بگْذار در خرابه و یا مجلس یزید

زین بیش‌تر تو صبر مرا امتحان مکن

 

گو با یزید، ای شه «مظلوم»! در جهان

با حرف حق، مبارزه با خیزران مکن

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×