مشخصات شعر

دفن شهدا

مقام قُرب خدا یا بهشت اهل ولاست؟

بهشت اهل ولا یا زمین کرببلاست؟

 

ورق‌ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا

به هر ورق ز دم تیغ، آیه‌ها پیداست

 

بنی‌اسد متحیّر ستاده‌اند همه

سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست

 

نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تن سالم

نه از غلام، نه مولا، نشان در آن صحراست

 

ز کوفه اشک‌فشان، یک سوار می‌آید

به نینوای وجودش، نوای «یا ابتا»ست

 

گشوده لب که الا! ای موالیان حسین!

مرا شناخت بر این لاله‌های باغ خداست

 

کنار هم، بدن قطعه‌قطعه‌ی انصار

حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست

 

کنار علقمه افتاده پیکری بی‌دست

که چشم تشنه‌لبان از خجالتش، دریاست

 

به اشک دیده بشویید زخم‌هایش را

که حافظ حرم و میر لشگر و سقّاست

 

به قلب معرکه خون می‌دمد ز گودالی

که در میانه‌ی آن جسم یوسف زهراست

 

به زیر خنجر و شمشیر و تیر و نیزه و سنگ

برهنه پیکرِ صد چاکِ «سیّد‌الشّهدا»ست

 

میان این شهدا، گشته قطعه‌قطعه‌ تنی

که یاس سرخ حسین است و لاله‌ی لیلاست

دفن شهدا

مقام قُرب خدا یا بهشت اهل ولاست؟

بهشت اهل ولا یا زمین کرببلاست؟

 

ورق‌ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا

به هر ورق ز دم تیغ، آیه‌ها پیداست

 

بنی‌اسد متحیّر ستاده‌اند همه

سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست

 

نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تن سالم

نه از غلام، نه مولا، نشان در آن صحراست

 

ز کوفه اشک‌فشان، یک سوار می‌آید

به نینوای وجودش، نوای «یا ابتا»ست

 

گشوده لب که الا! ای موالیان حسین!

مرا شناخت بر این لاله‌های باغ خداست

 

کنار هم، بدن قطعه‌قطعه‌ی انصار

حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست

 

کنار علقمه افتاده پیکری بی‌دست

که چشم تشنه‌لبان از خجالتش، دریاست

 

به اشک دیده بشویید زخم‌هایش را

که حافظ حرم و میر لشگر و سقّاست

 

به قلب معرکه خون می‌دمد ز گودالی

که در میانه‌ی آن جسم یوسف زهراست

 

به زیر خنجر و شمشیر و تیر و نیزه و سنگ

برهنه پیکرِ صد چاکِ «سیّد‌الشّهدا»ست

 

میان این شهدا، گشته قطعه‌قطعه‌ تنی

که یاس سرخ حسین است و لاله‌ی لیلاست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×