مشخصات شعر

گهوارۀ خاک

بر کشتگان ز غرفه‌ی جنّت، نظاره کن

اوّل، نظر بدین بدن پاره‌پاره کن

 

با این‌که زخم پیکر او را شماره نیست

باز آی و زخم پیکر او را شماره کن

 

بر سنگ خاره بین، بدن ناز‌پرورَش

سر کن خروش و خون به دل سنگ خاره کن

 

بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار

لرزان تنش، مشاهده چون گوشواره کن

 

سرهای چون ستاره نگر بر سر سنان

وز چشم اشک‌بار، دو رخ پُر ستاره کن

 

بنْگر نهال قامت عبّاس را نگون

وز نو، قیامتی به جهان، آشکاره کن

 

اصغر که بود دوش پدر، گاهواره‌اش

او را ز خاک تیره نظر، گاهواره کن

 

تا بنْگری به کوفه چه بر ما همی رود

با ما یکی سفر، سوی «دار الاماره» کن

 

گهوارۀ خاک

بر کشتگان ز غرفه‌ی جنّت، نظاره کن

اوّل، نظر بدین بدن پاره‌پاره کن

 

با این‌که زخم پیکر او را شماره نیست

باز آی و زخم پیکر او را شماره کن

 

بر سنگ خاره بین، بدن ناز‌پرورَش

سر کن خروش و خون به دل سنگ خاره کن

 

بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار

لرزان تنش، مشاهده چون گوشواره کن

 

سرهای چون ستاره نگر بر سر سنان

وز چشم اشک‌بار، دو رخ پُر ستاره کن

 

بنْگر نهال قامت عبّاس را نگون

وز نو، قیامتی به جهان، آشکاره کن

 

اصغر که بود دوش پدر، گاهواره‌اش

او را ز خاک تیره نظر، گاهواره کن

 

تا بنْگری به کوفه چه بر ما همی رود

با ما یکی سفر، سوی «دار الاماره» کن

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×