مشخصات شعر

چشم امید ما

 

این دست ما و دامنت، ای دست کردگار!

دستی به دادخواهی ما، ز آستین برآر

 

در انتقام خون شهیدان تشنه‌کام

چشم امید ما نبُوَد، جز به ذوالفقار

 

از موج خون تشنه‌لبان، فوج کوفیان

نعل ستورشان همه شد، لعل آب‌دار

 

جز موی دختران تو، بر جسم کشتگان

بر روی لاله‌زار که دیده بنفشه‌زار؟

 

با آب دیده از رخ عابد، بشوی گَرد

درّ یتیم، وآن ‌گهی آلوده در غبار؟!

 

آنان‌ که بهر محملشان زیبد ار دهد

تن زیر بار، ناقه‌ی صالح به افتخار،

 

اینک سوار ناقه‌ی عریان، به حیرتم

کز بُختیان چرخ، چرا نگْسلد مهار؟

 

چشم امید ما

 

این دست ما و دامنت، ای دست کردگار!

دستی به دادخواهی ما، ز آستین برآر

 

در انتقام خون شهیدان تشنه‌کام

چشم امید ما نبُوَد، جز به ذوالفقار

 

از موج خون تشنه‌لبان، فوج کوفیان

نعل ستورشان همه شد، لعل آب‌دار

 

جز موی دختران تو، بر جسم کشتگان

بر روی لاله‌زار که دیده بنفشه‌زار؟

 

با آب دیده از رخ عابد، بشوی گَرد

درّ یتیم، وآن ‌گهی آلوده در غبار؟!

 

آنان‌ که بهر محملشان زیبد ار دهد

تن زیر بار، ناقه‌ی صالح به افتخار،

 

اینک سوار ناقه‌ی عریان، به حیرتم

کز بُختیان چرخ، چرا نگْسلد مهار؟

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×