مشخصات شعر

روزگار بی‌وفا

گفت زینب: ما اسیران، عزّ و جاهی داشتیم

در مدینه، منزلیّ و بارگاهی داشتیم

 

از مدینه، چون شدیم آواره تا در کربلا

همره خود، لشگر و میر و سپاهی داشتیم

 

چون در آن صحرای محنت‌خیز، بگْشودیم بار

کاروانیّ و علم‌داریّ و شاهی داشتیم

 

در زمین کربلا کردیم اجلال نزول

یاورانی باوفا و خیمه‌گاهی داشتیم

 

کعبه‌ی عشق و محبّت کربلا بود و در آن

چون حسین آن آیت حق، قبله‌گاهی داشتیم

 

قهرمانانی که شیر از ترسشان، در لرزه بود

دور ما بودند و ما، پشت و پناهی داشتیم

 

ماهرویانی که چشم اختران، بُد محوشان

همره خود، در دل شام سیاهی داشتیم

 

روزگار بی‌وفا! با ما ستم کردی چرا؟

ما در این عالم، چه تقصیر و گناهی داشتیم؟

 

لاله‌های دشت خون را سر بریدند از ستم

ما میان خیمه با حسرت، نگاهی داشتیم

 

دشمن دون، سر برید از پیکر پاک حسین

ما ز داغ جان‌گدازش اشک و آهی داشتیم

 

آن شبی کآتش زدند، اعدای دون بر خیمه‌ها

چشم خود سوی نجف، بر داد‌خواهی داشتیم

 

بانویی می‌گفت: «یا جدّا»! به داد ما برس

دختری می‌گفت: بابا! ما پناهی داشتیم

 

«شرمیا»! از سطرسطر شعر تو در بزم عشق

سوختیم مانند شمع و اشک و آهی داشتیم

 

روزگار بی‌وفا

گفت زینب: ما اسیران، عزّ و جاهی داشتیم

در مدینه، منزلیّ و بارگاهی داشتیم

 

از مدینه، چون شدیم آواره تا در کربلا

همره خود، لشگر و میر و سپاهی داشتیم

 

چون در آن صحرای محنت‌خیز، بگْشودیم بار

کاروانیّ و علم‌داریّ و شاهی داشتیم

 

در زمین کربلا کردیم اجلال نزول

یاورانی باوفا و خیمه‌گاهی داشتیم

 

کعبه‌ی عشق و محبّت کربلا بود و در آن

چون حسین آن آیت حق، قبله‌گاهی داشتیم

 

قهرمانانی که شیر از ترسشان، در لرزه بود

دور ما بودند و ما، پشت و پناهی داشتیم

 

ماهرویانی که چشم اختران، بُد محوشان

همره خود، در دل شام سیاهی داشتیم

 

روزگار بی‌وفا! با ما ستم کردی چرا؟

ما در این عالم، چه تقصیر و گناهی داشتیم؟

 

لاله‌های دشت خون را سر بریدند از ستم

ما میان خیمه با حسرت، نگاهی داشتیم

 

دشمن دون، سر برید از پیکر پاک حسین

ما ز داغ جان‌گدازش اشک و آهی داشتیم

 

آن شبی کآتش زدند، اعدای دون بر خیمه‌ها

چشم خود سوی نجف، بر داد‌خواهی داشتیم

 

بانویی می‌گفت: «یا جدّا»! به داد ما برس

دختری می‌گفت: بابا! ما پناهی داشتیم

 

«شرمیا»! از سطرسطر شعر تو در بزم عشق

سوختیم مانند شمع و اشک و آهی داشتیم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×