مشخصات شعر

زینب ثانی

بانو! زبان­زد است حیایی که داشتی

تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی

 

در آسمان حیدر و زهرا پریده‌ای

مهد کمال بود هوایی که داشتی

 

با حضرت عقیله تفاوت نمی­کنی

در خلق و خو و مهر و صفایی که داشتی

 

دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد

با خطبه‌ها و صوت رسایی که داشتی

 

دیدی مصیبتی که دگر کس نمی‌رسد

در ابتلای صبر و رضایی که داشتی

 

امّ البنین به شهر مدینه که روضه داشت

گل می‌نمود شور بکایی که داشتی

 

با زینب و رباب فقط ناله می‌زدی

با خاطرات کرببلایی که داشتی

 

تقسیم شد میان اسیران اهل بیت

در شهر شام، آب و غذایی که داشتی

 

حتّی زن یزید لعین گریه‌اش گرفت

با دیدن خرابه و جایی که داشتی

 

در خیمه‌های سوخته‌ی بی‌حسین چه شد؟

بعد از غروب و شام عزایی که داشتی

 

یاد صدای فاطمه افتاد پشت در

زینب شنید سوز صدایی که داشتی

 

شکر خدا نبود حسین تو بشنود

در زیر تازیانه نوایی که داشتی

 

زینب ثانی

بانو! زبان­زد است حیایی که داشتی

تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی

 

در آسمان حیدر و زهرا پریده‌ای

مهد کمال بود هوایی که داشتی

 

با حضرت عقیله تفاوت نمی­کنی

در خلق و خو و مهر و صفایی که داشتی

 

دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد

با خطبه‌ها و صوت رسایی که داشتی

 

دیدی مصیبتی که دگر کس نمی‌رسد

در ابتلای صبر و رضایی که داشتی

 

امّ البنین به شهر مدینه که روضه داشت

گل می‌نمود شور بکایی که داشتی

 

با زینب و رباب فقط ناله می‌زدی

با خاطرات کرببلایی که داشتی

 

تقسیم شد میان اسیران اهل بیت

در شهر شام، آب و غذایی که داشتی

 

حتّی زن یزید لعین گریه‌اش گرفت

با دیدن خرابه و جایی که داشتی

 

در خیمه‌های سوخته‌ی بی‌حسین چه شد؟

بعد از غروب و شام عزایی که داشتی

 

یاد صدای فاطمه افتاد پشت در

زینب شنید سوز صدایی که داشتی

 

شکر خدا نبود حسین تو بشنود

در زیر تازیانه نوایی که داشتی

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×