مشخصات شعر

خطبۀ شب عاشورا

جانا! ببوس کوی امام غریب را

وآن گه برای خطبه ندا کن خطیب را

 

تا خوانَد او به جمع غلامان این امام

غم‌نامه‌ی شهادت حرّ و حبیب را

 

باید چو شمع سوخت به بزمی که

خادمانبر پا نموده سوگ حسین غریب را

 

در این شب شهادت مولای ما حسین

غم می‌زند شراره، دل غم‌نصیب را

 

داغ غم حسین و شهیدان کربلا

از سینه‌ها ربود قرار و شکیب را

 

تقدیر بود کشته شدن در رضای دوست

خواندند گر چه آیه‌ی «امّن یجیب» را

 

مهدی کجاست؟ تا که در این روضه الرّضا

خواند به گریه، روضه‌ی «شیب الخضیب» را

 

روزی سرت به سجده و روزی بر روی نی

بنگر به راه عشق، فراز و نشیب را

 

ما را کُشد فراق حسین و عزای او

دیگر مجو دوای و مرنجان طبیب را

خطبۀ شب عاشورا

جانا! ببوس کوی امام غریب را

وآن گه برای خطبه ندا کن خطیب را

 

تا خوانَد او به جمع غلامان این امام

غم‌نامه‌ی شهادت حرّ و حبیب را

 

باید چو شمع سوخت به بزمی که

خادمانبر پا نموده سوگ حسین غریب را

 

در این شب شهادت مولای ما حسین

غم می‌زند شراره، دل غم‌نصیب را

 

داغ غم حسین و شهیدان کربلا

از سینه‌ها ربود قرار و شکیب را

 

تقدیر بود کشته شدن در رضای دوست

خواندند گر چه آیه‌ی «امّن یجیب» را

 

مهدی کجاست؟ تا که در این روضه الرّضا

خواند به گریه، روضه‌ی «شیب الخضیب» را

 

روزی سرت به سجده و روزی بر روی نی

بنگر به راه عشق، فراز و نشیب را

 

ما را کُشد فراق حسین و عزای او

دیگر مجو دوای و مرنجان طبیب را

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×