مشخصات شعر

عشق طفلی

بنده را تقدیم مولا کن، پدر!

قطره را واصل به دریا کن، پدر!

 

آخرین قربانی شش‌ماهه را

بر خدای خویش اهدا کن، پدر!

 

خون من بوی شهادت می‌دهد

این شهادت‌نامه امضا کن، پدر!

 

خنده‌ی شیرین و خونینم ببین

عشق را زین خنده معنا کن، پدر!

 

شیر را با تیر سودا کرده‌ام

عشق طفلی را تماشا کن، پدر!

 

جان شیرین تا که شینرین‌تر دهم

رشته‌ی قنداقه را وا کن، پدر!

 

این قنوت سرخ عاشورای توست

با خدایت باز نجوا کن، پدر!

 

پر کشیدم من ز دامان رباب

خود مرا تسلیم زهرا کن، پدر!

 

کشته‌ی عشق توام؛ با بوسه‌ای

 کشته‌ات را باز احیا کن، پدر!

 

با پیام تسلیت از کردگار

خاطر خود را تسلّی کن، پدر!

 

تا عذاب حق نیاید بر زمین

خون من را نذر بالا کن، پدر!

 

بر تو می‌ترسم ز تیر حرمله

ای منت پروانه! پروا کن، پدر!

 

پشت خیمه دور از چشم همه

بهر من قبری مهیّا کن، پدر!

 

سائل ما شد «مؤید»؛ از خدا

حاجت او را تقاضا کن، پدر!

عشق طفلی

بنده را تقدیم مولا کن، پدر!

قطره را واصل به دریا کن، پدر!

 

آخرین قربانی شش‌ماهه را

بر خدای خویش اهدا کن، پدر!

 

خون من بوی شهادت می‌دهد

این شهادت‌نامه امضا کن، پدر!

 

خنده‌ی شیرین و خونینم ببین

عشق را زین خنده معنا کن، پدر!

 

شیر را با تیر سودا کرده‌ام

عشق طفلی را تماشا کن، پدر!

 

جان شیرین تا که شینرین‌تر دهم

رشته‌ی قنداقه را وا کن، پدر!

 

این قنوت سرخ عاشورای توست

با خدایت باز نجوا کن، پدر!

 

پر کشیدم من ز دامان رباب

خود مرا تسلیم زهرا کن، پدر!

 

کشته‌ی عشق توام؛ با بوسه‌ای

 کشته‌ات را باز احیا کن، پدر!

 

با پیام تسلیت از کردگار

خاطر خود را تسلّی کن، پدر!

 

تا عذاب حق نیاید بر زمین

خون من را نذر بالا کن، پدر!

 

بر تو می‌ترسم ز تیر حرمله

ای منت پروانه! پروا کن، پدر!

 

پشت خیمه دور از چشم همه

بهر من قبری مهیّا کن، پدر!

 

سائل ما شد «مؤید»؛ از خدا

حاجت او را تقاضا کن، پدر!

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×